چگونه ناکارآمدی روزگار نفت ایران را سیاه می‌کند
چگونه ناکارآمدی روزگار نفت ایران را سیاه می‌کند
کارشناس مسائل انرژی گفت: واقعیت امر این است که شرایط نفت در ایران در چند سال گذشته به شدت قابل نقد بوده است و بیشتر حرف درمانی انجام شده تا کار و اقدامی اساسی؛ جدا از تحریم‌ها که نه برکت است و نه قابل تحمل و اتفاقا فلج کننده و خرد کننده است، به نظر می‌رسد خود نفت هم چندان برنامه‌ای برای ارتقا ندارد و یا خبر ندارد که پیش بینی بازار و برنامه ریزی برای آن چیست و یا اگر خبر دارد دنبال افزایش تولید و سهم بازار و این حرف‌ها نیست.

به گزارش خبرنگار «نبض انرژی» نپتا فارسی یا بعد‌ها همان نفت همواره کالایی استراتژیک بوده است و از زمانی که در آمریکا به عنوان یک ماده گران قیمت به صورت صنعتی تولید شد، تا به امروز کنترل عرضه و تقاضا و تعیین قیمت از مهمترین کار‌های انجام شده در کسب و کار آن بوده است. راک فلر با تبلیغات سعی کرد میزان تقاضا برای آن را بالا ببرد و همچنین با صادرات نفت به انگلستان و سپس روسیه سعی داشت تا بازار‌های جدیدی برای ان پیدا کند. ما امروز در دورانی زندگی می‌کنیم که پیش بینی بازار نفت و گاز دانش به حساب می‌آید و آنقدر سیاست در جان ان نفوذ کرده است که ورق‌های خونین و سیاهی در تاریخچه نفت در جهان وجود دارد. به زبان ساده فوت و فن دانستن جزییات بازار و پیش بینی آینده آن تنها در شناخت و هندسه کردن خرد و کلان تاثیر گذار سیاسی و اقتصادی آن است. کجا عرضه پایین می‌آید و کجا تقاضا، کجا باید سرمایه گذاری کرد و کجا باید تولید را افزایش داد؟ در شرایط بعد از همه گیری کرونا بازار تشنه افزایش تقاضا بود. مردمی که برای چند سال خانه نشین و دور کار بودند، حالا می‌خواستند تا هفت دریا و پنج قاره را درنوردند و کسب و کار‌ها را رونق ببخشند. این عامل باعث شد تا تقاضا و در پی آن قیمت افزایش یابد.

تغییرات اقلیمی و گذار از نفت و گاز به انرژی‌های نو برداری در جهت کاهش قیمت و سرمایه گذاری روی فسیلی‌ها بود، اما دست کم برای حال نتوانست چندان در مقابل قیمت نفت و گاز مقاومت کند؛ شاید علت آن بود که تولید انبوه و در دسترس بودن تجدید پذیر‌ها خود جای، اما و اگر فراوان دارد. مدتی است که باد موافق به بادبان قیمت نفت می‌وزد، ولی کارشناسان معتقدند که شرایط تا به اخر چنین به کام تولید کنندگان نخواهد ماند.

سعید ساویز کارشناس مسائل انرژی در گفتگو با خبرنگار «نبض انرژی» در رابطه با تحولات منطقه‌ای و تاثیر آن بربازار جهانی طلای سیاه، گفت: جنگ اوکراین و روسیه و جنگ اسرائیل و حماس باعث شده است تا حجم قابل توجهی از نقدینگی در جهان جذب جنگ افزار شود و بیم آن می‌رود که اقتصاد جهانی با فروپاشی مانند ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ مواجه شود. از سوی دیگر در پس لرزه همین جنگ‌ها حوثی‌ها این اواخر دریای سرخ را بر کشتی‌ها نا امن کرده اند که باعث تغییر مسیر کشتیرانی شده و بسیار بر قیمت حمل ونقل دریایی و بیمه کالا افزوده است و درست در جایی که می‌رفت تا قیمت نفت کاهشی شود، شوک امنیتی روند آن را افزایشی کرد. تهدید دریای سرخ تا به کی ادامه خواهد داشت؟ آتش جنگ تا کی شعله ور خواهد بود؟ کشور‌ها تا چه حد از بیم جنگ به فربه کردن زرادخانه‌های خود ادامه می‌دهند؟ اگر برای این سوالات پاسخی بیابیم، پیش بینی قیمت بازار در سال آینده آسانتر خواهد شد.

وی تصریح کرد: فرض کنیم بازار در آینده با کاهش قیمت مواجه شود و قیمت نفت سر پایین شود، طبیعی است که قیمت ابزار، خدمات و مواد شیمیایی نیز نزولی می‌شود و بسیاری از برنامه‌های پر هزینه از لیست خارج شده و متوقف می‌شوند. در چنین شرایطی اگر شرکت ملی نفت ایران مذاکرات خوبی انجام داده باشد می‌تواند قرارداد‌های اقتصادی تری امضا کند البته به شرط اینکه مذاکره کنندگان و برنامه ریزان آن از جزییاتی که گفته شد اگاه باشند. اگر قیمت نفت همچنان بالا بماند و یا حتی افزایش یابد باید ظرفیت تولید با قرارداد‌های جدید از پیش افزایش داده شده باشد و در موقع لزوم با افزایش عرضه از شرایط بازار استفاده کرد.

ساویز افزود: واقعیت امر این است که شرایط نفت در ایران در چند سال گذشته به شدت قابل نقد بوده است و بیشتر حرف درمانی انجام شده تا کار و اقدامی اساسی؛ جدا از تحریم‌ها که نه برکت است و نه قابل تحمل و اتفاقا فلج کننده و خرد کننده است، به نظر می‌رسد خود نفت هم چندان برنامه‌ای برای ارتقا ندارد و یا خبر ندارد که پیش بینی بازار و برنامه ریزی برای آن چیست و یا اگر خبر دارد دنبال افزایش تولید و سهم بازار و این حرف‌ها نیست. جدیدا قرارداد توسعه یک میدان با مشارکت خارجی را به یک شرکت بهره بردار بزرگ سپرده اند. چرا بهره بردار و چرا شرکت‌های توسعه زیر مجموعه نفت نه؟ چون شرکت بهره بردار مذکور در حال حاضر رانت بسیار بسیار سنگینی قومیتی در مدیریت دارد. اما تا اینجای کار مشکلی وجود ندارد، مشکل انجاست که به جای تحویل میدان به پیمانکار توسعه از محل منابع داخلی خود پس از عقد قرارداد دکل حفاری به محل منتقل کرده و در حال حفاریست. این یک تخلف قراردادی بزرگ و یک جرم آشکار است. اینکه گفته می‌شود به جای رانت باید توان و فرهنگ سازمانی شرکت‌های تابعه برای برنامه ریزی مورد توجه قرار گیرد برای جلوگیری از افتضاحاتی، چون این است. قطعا قرارداد یاد شده به نتیجه نخواهد رسید و قربانی خیالات کودکانه نا بلدانی که در مسند نشسته اند خواهد شد.

این کارشناس انرژی ادامه داد: وقتی در کشاکش بازار و عرضه و تقاضا و در جایی که بزرگترین اساتید و کارشناسان مشاور شرکت‌های نفتی را به عهده دارند؛ سامانه‌ای که با قومیت و برخی از افراد اداره می‌شود، آیا شانسی خواهد داشت؟ مگر برای جلوگیری از کاهش افت فشار گاز تولیدی جز تشکیل کارگروه و تولید خبر برنامه‌ای داشتند؟ در نتیجه نگارنده به عنوان کارشناس چندان به سال‌های پیش رو امید نداشته و آینده نفت ایران را چندان سعادتمند پیش بینی نمی‌کند مگر زلزله‌ای در مدیریت آن از بالا به پایین صورت گیرد.