انگار به محرومیت خوزستان عادت کرده‌ایم؛ چه آن زمان که در در دفاع مقدس با دست خالی مقابل دشمن بعثی ایستاد و چه بعد از جنگ که هنوز جای تیر و ترکش‌ها روی دیوارهای شهر باقی مانده است و چه در سال‌های اخیر که ریزگردها نفس خوزستان را به شماره انداخته‌اند و مردمش کنار بزرگترین […]

انگار به محرومیت خوزستان عادت کرده‌ایم؛ چه آن زمان که در در دفاع مقدس با دست خالی مقابل دشمن بعثی ایستاد و چه بعد از جنگ که هنوز جای تیر و ترکش‌ها روی دیوارهای شهر باقی مانده است و چه در سال‌های اخیر که ریزگردها نفس خوزستان را به شماره انداخته‌اند و مردمش کنار بزرگترین رودخانه ایران، تشنه‌کام‌اند.

هر از گاهی با سفر یک مقام مسئول به خوزستان، اخبار محرومیت این استان در رسانه‌های رسمی و غیررسمی نظیر شبکه‌های اجتماعی فراگیر می‌شود و توجهات را به سمت خودش می‌کشاند اما کمی بعد، باز خوزستان می‌ماند و مشکلات بی‌شمار.

علاوه بر رسانه‌ها که نقش اثرگذاری در بازتاب محرومیت‌ها و مطالبه‌گری دارند، سینمای اجتماعی هم می‌تواند یکی از بسترهای بیان مشکلات به شیوه‌ای اثرگذار باشد. البته لازمه این اتفاق، روایت دلسوزانه و به‌دور از سیاست‌زدگی و سیاه‌نمایی است. چرا که اگر غیر از این باشد، نه‌تنها مشکلات کم نمی‌شود که امکان دارد مطالبات مردمی را به مسیری غیرواقعی و حاشیه‌ای منحرف کند.

 

*هیاهو برای هیچ؟!

ابراهیم داروغه‌زاده دبیر سه دوره اخیر جشنواره فیلم فجر است و تا تابستان سال گذشته معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی هم بود. فرآیند درخواست مجوز ساخت تا اکران یک فیلم تحت‌نظر مستقیم این معاونت انجام می‌شود. داروغه‌زاده به تازگی با اشاره به سفر تعدادی از نمایندگان مجلس به خوزستان و بررسی مشکلات منطقه در حساب توئیتری خود نوشت: «اینها تصاویری است مستند از نمایندگان محترم مجلس در روستاهایی که پس از ٤٢ سال  هنوز آب آشامیدنی ندارند. امید که زین پس هیچ خبرنگار و سینماگری با اتهام سیاه‌نمایی بازخواست نشود. متاسفانه واقعیت‌ها خیلی دردناک‌تر از آن است که در فیلم‌ها و رسانه‌ها می‌بینیم و می‌خوانیم.»

پس از توییت داروغه‌زاده برخی از کاربران فضای مجازی و خبرنگاران سینمایی از وی سوال کردند:

«باتوجه به اینکه پیش‌تر معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی بودید بفرمایید:

۱ـ در هفت سال اخیر چند فیلم‌نامه با موضوع مشکلات خوزستان درخواست مجوز داده‌اند؟

۲ـ  سهم مشکلات خوزستان از کمک‌های نهادهای حمایتی ارشاد چقدر بوده؟»

در ادامه اما این مدیر سینمایی به هیچ‌یک از دو سوال فوق پاسخ مشخصی نداد و عنوان کرد، توییتر فضای مناسبی جهت بیان مصادیق نیست. این مدیر سینمایی در پاسخ به درخواست خبرنگاران برای بازتاب مصادیق مورد ادعای وی در رسانه‌های رسمی هم پاسخی نداد.

*هیچ موردی نبوده است

اما با توجه به اهمیت موضوع، برای بررسی دقیق‌تر این مساله به تعدادی از اعضای سابق شورای پروانه ساخت مراجعه کردیم. محمود اربابی اولین عضو سابق این شوراست که برای پیگیری به او مراجعه کردیم. محمود اربابی در پاسخ به سوال فارس درباره اینکه آیا فیلم‌نامه‌ای با موضوع مشکلات منطقه خوزستان به شورا ارائه شده که از جانب شما مجوز نگیرد، گفت: تا جایی‌که به یاد دارم موردی نبوده است. اصلا به‌یاد ندارم چیزی به شورا ارائه شده باشد.

وی ادامه داد: هیچ موردی که به طور خاص به مشکلات خوزستان پرداخته باشد به شورا نیامده است. فقط آقای شادروان که خودشان اهل آن منطقه هستند را به یاد دارم که هروقت فیلم‌نامه‌ای ارائه کرده‌اند مجوز اعطا شده است.

* فیلمنامه‌ای متقاضی دریافت پروانه نبود

مسعود نقاش‌زاده از فیلمسازان کشورمان است که عضو شورای پروانه ساخت بوده. برای پیگیری موضوع به او هم مراجعه کردیم. او در پاسخ به سوال خبرنگار فارس درباره اینکه آیا فیلم‌نامه‌ای پیرامون مشکلات خوزستان به شورا آمده بود، گفت: من حدود ۶ماه است که دیگر در شورا نیستم و از مسائل این مدت بی‌خبرم. اما در زمان حضورم در شورای پروانه ساخت فیلم‌نامه‌ای با موضوع مشکلات خوزستان را به یاد نمی‌آورم.

وی افزود: البته گاهی پیش می‌آید که اعضا در برخی جلسات حضور ندارند. اما لااقل در جلساتی که من بوده‌ام چنین سوژه‌ای مطرح نشده است.

*حواسمان نباشد، می‌بازیم

محمدعلی باشه آهنگر متولد دزفول است و بیشتر فیلم‌هایی که ساخته در حوزه دفاع مقدس بوده. او درباره دلیل نبود مشکلات مردم خوزستان در سینمای ایران گفت: در این پنج سال و آثار رنگارنگی که ساخته شده چه کسی دلش برای این مردم سوخته؟ کدام فیلم‌نامه ساخته شده است؟ هیچ موردی نیست!

باشه آهنگر با اشاره به نبود سرمایه برای ساخت این فیلم‌ها بیان کرد: کسی حاضر به سرمایه‌گذاری نیست. من حاضرم اگر بخش دولتی یا خصوصی سرمایه‌گذاری کند همین فردا تمام کارهایم را تعطیل کنم و به خوزستان بروم. بعضی‌ها نمی‌خواهند در این زمینه صحبت شود و فیلمی ساخته شود. عده‌ای معتقدند شرایط امروز کشور خاص است و باید صرفا فیلم کمدی ساخته شود. اتفاقا در ساخت فیلم و سریال کمدی هم موفق نیستند؛ اصولا کمدی سخت‌تر از تراژدی است.

وی با اشاره به فضای تلخ سوژه مشکلات خوزستان گفت: برای ساخت این سوژه باید مشکلات را بگوییم و طبیعتاً لازمه‌اش فضایی تلخ است. وقتی آب، برق و شغل مناسب وجود نداشته باشد پرداخت به آن فضای تلخی را رقم می‌زند.

کارگردان «سرو زیرآب» درباره اینکه آیا سینماگران تاکنون دغدغه ورود به این مساله را داشته‌اند یا نه،توضیح داد: این را نمی‌توان نادیده گرفت که وقتی فیلمساز به افق موضوع نگاه می‌کند، می‌بیند کسی برای ساخت فیلم با این موضوع سرمایه نمی‌دهد. اکنون کف هزینه ساخت یک فیلم ۶ میلیارد تومان شده است.

کارگردان «ملکه» با اشاره به اینکه می‌توان به این موضوع ورود کرد ولی به سیاه‌نمایی نیفتاد، گفت: این‌که به سیاه‌نمایی نیفتاد شدنی است اما به‌هرحال از درد مردم می‌گویید و بالاخره یکی این وسط زیر سوال می‌رود. بسیاری از ساختمان‌ها و مراکز فرهنگی در آبادان توسط چند سرمایه‌دار نابود شده است.

باشه آهنگر ادامه داد: خدا رحمت کند «حاج قاسم» را؛ سیل می‌آید باید یکی مثل ایشان بیاید کمک کند. اما اینکه چرا سیل می‌آید، آب‌شور است و… مشخص نیست؛ این چراها باید پاسخ داده شود.

* ژانر فلاکت یا سینمای اجتماعی؟

آهنگر در ادامه گفت: جوامع مختلف هرکدام دارای مشکلات و ناهنجاری‌هایی هستند؛ شمال و جنوب، جهان سوم، مدرنیته و سنت یا هر دسته‌بندی دیگری که در ادبیات سیاسی مدنظر باشد تفاوتی ندارد؛ هر جامعه‌ای مشکلات خودش را دارد. کشور ما هم از این مقوله مستثنا نیست. طبیعتاً ایران به‌دلیل گستردگی سرزمینی، جمعیت نسبتا بالا، خرده‌فرهنگ‌ها و تنوع اقلیمی مستعد مشکلات فرهنگی و قومیتی است. مسائلی که به واسطه جنگ و تحریم به کشور تحمیل می‌شود را هم اضافه کنید! البته هیچ‌کدام از این عوامل به‌معنای بی‌نقص بودن مدیریت در کشور نیست.

بخشی از مشکلات کشور ریشه داخلی دارد. قدم اول در حل مشکلات اجتماعی، بازتاب آسیب‌شناسانه آن‌هاست و قدم دوم، ارائه راهکار. بسترهای مختلفی برای بازتاب و ارائه راهکار وجود دارد که قطعا سینما یکی از اثرگذارترین آن‌هاست. البته چگونگی ورود به مساله اهمیت زیادی دارد.سینمای اجتماعی سهم عمده‌ای در گونه‌های سینمای ایران دارد و در دهه‌های اخیر پررنگ‌تر شده است. اما چند درصد از تولیدات این ژانر مشکلات عموم جامعه یا یک منطقه را به قصد اصلاح بازتاب داده‌اند؟! چقدر از آن‌ها این مشکلات را در عین صراحت به‌دور از افراط و صادقانه تصویر کرده‌اند؟ اصلا سهم بازتاب مشکلات باتوجه به شهرهای مختلف چگونه بوده؟

 

* کاسبی با مشکلات جامعه!

معمولا پیش‌فرض ذهنی برخی اینچنین است که لازمه ورود به معضلات اجتماعی نمایش تلخی و سیاهی است. اما نمی‌دانند که ترسیم چنین فضایی می‌تواند به ضدخودش تبدیل شود. یعنی نه‌تنها به حل مشکل کمک نکند، که آن را به بیراهه هم بکشاند. تفاوت سینمای اجتماعی و ژانر فلاکت در همین‌جاست! در سینمای اجتماعی، سینماگر مشکلات را صریح بیان و در حد توان برای حلش راهکار ارائه می‌کند اما در ژانر فلاکت برای سازنده اثر، نه بیان مشکلات و حل آن که نمایشی سیاه و فلاکت‌بار و جشنواره‌پسند هدف نهایی است. در ژانر فلاکت، سینماگر به‌دنبال اصلاح نیست، هدفش کاسبی با مشکلات مردم است.

 

آیا تاکنون فیلمی اجتماعی در ایران ساخته نشده که قربانی تفاسیر اشتباه مدیریتی شده باشد؟ پاسخ مشخص است. این اتفاق دور از ذهن نیست. اما واقعا سهم مطرح کردن مشکلات مناطق محروم در سینمای ایران چقدر بوده است؟ سهم روایت مسائل اجتماعی در پایتخت را در یک سمت و دیگر مناطق را در سمت دیگر بگذاریم. کدام سنگین‌تر است؟ بجز تعداد محدودی سینماگر ـ که عمدتاً بومی هستند ـ چند فیلمساز حاضرند سختی تولید در مناطق محروم را به‌جان بخرند؟ اصلا برای چند فیلمساز مشکلات مناطق محروم و بیان آن‌ها جذابیت و اولویت دارد؟!

چنین سوژه‌ای چه سهمی از کمک‌های نهادهای حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از جمله بنیاد سینمایی فارابی را دارا خواهد بود؟ به نظر می‌رسد این مساله آنقدرها پیچیده نیست. پاسخ کمی تلخ است. ورود به مسائلی مثل مشکلات مردم خوزستان برای غالب سینماگران جذابیت ندارد و البته سازمان سینمایی هم در این زمینه اقدامات ملموسی ندارد.
اگر مشکلات مناطق محروم طولانی و فرسایشی شده، دلایل مختلفی دارد که یکی از آن‌ها بی‌توجهی اهالی فرهنگ و رسانه است. در چنین شرایطی عجیب نیست که رسانه‌های معاند مشکلات را آنطور که دلشان می‌خواهد بازتاب دهند.