به گزارش خبرنگار «نبض انرژی» هر سال زمانی که به پایان اسفندماه نزدیک میشویم آخرین برگ تقویم را که ورق میزنی سرخی ۲۹ اسفندماه توجهات را به خود جلب میکند تا جاییکه دستانت از ورق زدن باز میماند و نگاهت به آرامی برروی پایین صفحه میلغزد؛ روز ملی شدن صنعت نفت! میتوان گفت؛ یکی از اثرگذارترین تحولات در ایران معاصر است.
بلی این روز در پنج کلمه عظمت واقعهای را در خود پنهان کرده است و این پنج کلمه که هر سال وظیفه منتقل کردن سعی و کوشش هزاران نفر را به سال بعد به دوش میکشد. در آن زمان گفته بودند که ملی شدن صنعت نفت، بدون ما ممکن نیست؛ اما این پنج کلمه در دل تاریخ ثبت کرد که بی وجود آنان نیز چرخهای صنعت نفت ایران میچرخد.
براساس این گزارش قانون ملی شدن صنعت نفت در واقع پیشنهادی بود که به امضای همه اعضای کمیسیون مخصوص نفت در مجلس شورای ملی ایران در ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ به مجلس ارائه شد و مجلس سنا نیز این پیشنهاد را در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ تصویب کرد و پیشنهاد قانونی شد. حال حدود بیش از یکصد سال از فریادهای شادمانه دارسی میگذرد و پس از گذشت یک قرن هنوز در میان تحلیگران و سیاستمدارن در رابطه با حضور طلای سیاه در سفره اقتصادی ایران اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد.
زمانی که اولین چاه نفت در ایران در بیش از یکصد سال قبل در منطقه مسجد سلیمان در استان خوزستان توسط یک شرکت انگلیسی کشف شد، دولت وقت ایران هیچ آگاهی و درکی از این اتفاق مهم نداشت. اما کاشفان آن به خوبی میدانستند به چه ثروتی در ایران دست یافتهاند و پایههای استعمار خود در ایران را با قراردادهای استثماری استخراج، تولید و فروش نفت خام ایران بنا نهادند.
شرکتهای خارجی سالها سرمایه مردم ایران را به تاراج بردند و دولتهای وقت ایران هیچ گونه تلاش و توجهی برای احقاق حقوق مردم انجام ندادند.
محمد مصدق بزرگمرد تاریخ سیاسی و اقتصادی ایران حرکت بزرگی را در کشور آغاز کرد که سنگ بنای تفکر اقتصاد بدون نفت بود. او در شهریورماه ۱۳۲۰ و سقوط رضاخان، در انتخابات دوره چهاردهم مجلس وقت، بار دیگر به مجلس راه یافت.
مصدق که رهبری گروهی متشکل از ۱۶ تن از نمایندگان مجلس چهاردهم را برعهده داشت، در خصوص واگذاری امتیاز نفت به خارجیها گفت: به بهانه اینکه به یک کشور نفت داده شده است، نباید به هیچ کشور دیگری امتیاز داد چرا که این دور باطل تمامی نخواهد داشت. مصدق در دوارن مبارزات خود برای ملی کردن صنعت نفت، بارها بر این نکته تاکید داشت که ایرانیان باید خود منابع نفتی کشورشان را اداره و بهره برداری کنند. مصدق برای مقابله با فشار شوروی برای گرفتن امتیاز نفت شمال ایران، قانونی را در این دوره مجلس به تصویب رساند که دولت از مذاکره در مورد امتیاز نفت تا زمانی که نیروهای خارجی در ایران هستند، منع میشد.
حرکت ملی شدن صنعت نفت در شرایطی شکل گرفت که ایران بزرگترین تولیدکننده نفت خام خاورمیانه بود و پس از آمریکا، ونزوئلا و شوروی سابق؛ چهارمین تولیدکننده معتبر نفت خام دنیا محسوب میشد. در آن دوران، کل تولید نفت خام ایران، ۳۲ میلیون تن در سال معادل بیش از یک سوم مجموع تولید نفت خام خاورمیانه (۹۰ میلیون تن در سال) بود. از سوی دیگر، ایران ۹۰ درصد نفت خام مورد نیاز اروپای غربی را در آن دوران تامین میکرد.
بدنبال تلاشهای مصدق برای نجات سرمایههای کشور از دست بیگانگان، دربار پهلوی اجازه نداد وی در دوره پانزدهم مجلس، به مجلس راه یابد. در این دوره هدف عوامل وابسته به انگلیس این بود که قرارداد سال ۱۹۳۳ دوره رضاشاه را به دست دولت ساعد مراغهای و با تصویب مجلس تنفیذ کنند. اما بر اثر فشار افکار عمومی مقصود انگلیسیها تأمین نشد و عمر مجلس پانزدهم بهسر رسید.
قانون ملی شدن صنعت نفت در واقع پیشنهادی بود که به امضای همه اعضای کمیسیون نفت در مجلس شورای ملی ایران در ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ به مجلس ارائه شد.
سرانجام با تلاشهای مصدق و همراهان او، ماده واحده ملی شدن صنعت نفت در روز ۲۴ اسفند ماه سال ۱۳۲۹ در مجلس شورای ملی مطرح و در روز ۲۹ اسفندماه همان سال به تصویب رسید.
بسیاری از کارشناسان صنعت نفت براین باورند که هدف مصدق به عنوان بنیانگذار حرکت ملی شدن صنعت نفت مبنی براینکه مردم ایران بر منابع زیرزمینی و روزمینی خود حاکمیت داشته باشند، در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی محقق شد. از آن بابت که نه فقط دولت بر منابع نفت و گاز کشور تسلط یافت، بلکه اداره آن را نیز نیروهای متخصص ایرانی عهده دار شدند.
با پایان جنگ و شروع دوران بازسازی نیز نیروهای توانمند صنعت نفت ایران بودند که تجهیزات آسیب دیده را بازسازی کردند و سبب شدند تولید، فراورش و صادرات نفت خام برای تامین نیازهای مالی کشور جریان داشته باشد.
حضور شرکتهای ایرانی در طرحهای بالادستی و پایین دستی صنعت نفت ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون هرروز پررنگتر شده است. به طوری که اکنون در شرایط تحریمهای غرب، شرکتهای داخلی نه فقط توسعه میدانهای بزرگ نفت وگاز کشور را عهده دار هستند، بلکه بخش عمده تجهیزات مورد نیاز صنعت نفت را تامین میکنند.
تاثیر بزرگ نفت در جنگ جهانی دوم که تا دهه پنجاه نیز ادامه داشت نشان داد نفت ارزش خاص خود را دارد و با تشکیل اوپک نیز این ساز و کار بر روند انرژی جهان اثرگذار بود، اما از سال ۵۵ اوپک ضعیف شد و به مرور اوپک پلاس به وجود آمد و دوباره یکی شدند، اما نتوانستند به قدرت سابق خود برگردند، زیرا نیاز به نفت در برخی نقاط مهم کاهش یافته بود. در همین جنگ اوکراین نیز دیدید که چالش انرژی در اروپا به راحتی مدیریت شد و دیگر گرفتار اشکال مرسوم انرژی و تحریمهای نفتی و… نبودند؛ نتیجتا اهمیت نفت دیگر مانند گذشته نیست.