4 رویکرد اساسی در اصلاح «الگوی كشت» سازگار با اقلیم و منابع آبی کشور
4 رویکرد اساسی در اصلاح «الگوی كشت» سازگار با اقلیم و منابع آبی کشور
کم آبی، یک پدیده غیر مترقبه برای ایران محسوب نمی‌شود، ما هزاران سال است که در چنین شرایطی زندگی می‌کنیم. چالش ما عدم تطابق کامل و سازگاری با این اقلیم بعد از سالیان متمادی است.ما قادر به تغییر اقلیم ایران نیستیم، ولی با بکارگیری سازوکارهای علمی و منطقی قادر به همزیستی با چنین شرایطی هستیم.

به گزارش خبرنگار «نبض انرژی» امنیت آبی و غذایی از اساسی‌ترین دغدغه‌های كليه كشور‌هاي جهان از گذشته تا به حال بوده است. زمانی کمبود آب، فقط مشکل مناطقي در دنيا بوده، ولی امروزه بیش از نیمی از مردم جهان به نوعی با مشکلات کمبود آب و غذا مواجه هستند. در این میان، منطقه خاورمیانه با شرایط بحرانی‌تری مواجه است.
ایران نیز جزو کشورهای است که از ديرباز با کمبود آب مواجه بوده است و عدم تناسب زمان و مکان بارش‌ با نیازها، باعث تشديد شرايط مذكور شده است. عدم تناسب مکانی و زمانی نزولات جوی، فرآیند طبیعی حاکم بر کشور است، در عین حال اين شرايط، مشکل و چالش اصلی کشور در بخش آب نيست بلکه چالش اصلی عدم سازگاری با شرايط فعلی است. به واقع کم آبی، یک پدیده غیر مترقبه برای ایران محسوب نمي‌شود ما هزاران سال است که در چنین شرایطی زندگی مي‌کنیم. چالش ما عدم تطابق کامل و سازگاری با این اقلیم بعد از سالیان متمادی است. عدم سازگاری در برنامه‌ريزی‌ها، ساخت و سازها و بهره‌برداری از منابع آب با اقليم كم بارش كشور يكي از مشکلات اصلی کشور محسوب می‌شود. ما قادر به تغییر اقلیم ایران نیستیم، ولی با بکارگیری سازوکارهای علمی و منطقی قادر به همزیستی با چنین شرایطی هستیم.
اما همواره اين ابهام و نگراني وجود دارد كه آيا ما صحيح‌ترين روش استفاده از منابع آب موجود را اعمال مي‌كنيم؟ آيا الگوي كشت محصولات كشاورزي كشورمان متناسب با منابع آب در دسترس و مزيت نسبي مناطق است؟ آيا توليد محصولات كشاورزي با همين رويه پايدار خواهد ماند؟ اثرات زيست محيطي ناشي از برداشت بي‌رويه از آب منابع سطحی بویژه منابع آب زیرزمینی و به تبع آن افت شدید سطح ایستابی سفره‌های آب زیرزمینی چه پيامد‌هايي را به دنبال خواهد داشت؟ این دغدغه‌ها بر کسی پوشیده نیست. نخبگان آب و خاک کشور به کرّات از پیامدهای ناگوار زیست محیطی ناپداری منابع آب ابراز نگرانی کردند.
نگاهی به شرایط اقلیمی کشور، وضعیت را بهتر روشن می‌کند. از كل مساحت كشور حدود 13 درصد كمتر از 100 ميلي متر بارندگي، 61 درصد بين 100 تا 250 ميلي متر، 17 درصد بين 250 تا 500 ميلي متر، و فقط 8 درصد بين 500 تا 1000 ميلي متر و يك درصد بيش از 1000 ميلي متر بارندگي دارد. بنابراین، قسمت اعظم کشور (معادل 74 درصد يعني سه چهارم مساحت ایران داراي آب و هوايي خشك و نيمه خشك با بارندگي كمتر از 250 ميليمتر است. این شرایط باعث شده است که حدود 90 درصد تولیدات کشاورزی بر آبیاری مستقیم استوار باشد.
تنوع اقليمي در ايران به عنوان يك فرصت الهي سبب شده است كه محصولات زراعي و باغي متنوعي در كشور بدست آيد. چنانچه بتوانيم از اين فرصت خدادادي با مديريت و درايت، به درستي بهره‌برداري کنیم در آن صورت نتايج حاصله منافع بيشتري به ارمغان خواهد داشت. برای نيل به تأمين امنيت غذايي مي‌بايست از امكانات موجود، بدون تحميل خسارت زيست محيطي و يا نابودي منابع آب زيرزميني نسبت به طراحی الگوي كشت متناسب با  حجم آب قابل برنامه‌ریزی منطقه، فرهنگ و دانش كشاورزان و نياز غذايي كشور برنامه‌ريزي شود. طراحی الگوی کشت مناسب یکی از ضروری‌ترین برنامه‌ریز ی‌هایی است که در راستای پایداری سیستم‌های کشاورزی و بهینه سازی مصرف نهاده‌ها مورد توجه قرار دارد. به‌دلیل محدودیت‌ منابع آب، برنامه‌ریزی مناطق زیرکشت و تعیین الگوهای بهینه آن برای مدیریت کلان تولیدات کشاورزی، به‌ویژه در مناطق خشک و نیمه‌خشک که از کمبود آب رنج می‌برند و عدم‌قطعیت برنامه‌های زراعی در آن از احتمال بیشتر برخوردار است، امری لازم و ضروری است. در اين رابطه نكات زير حائز اهميت است:
در سال 1377، در اجراي بند یک آیين‌نامه مصرف بهينه آب كشاورزي، سند ملي آب كشاورزي كشور توسط وزارت جهادکشاورزی تهيه و پس از تصويب در هيات وزيران ابلاغ شد. نظر به اينكه يكي از مؤلفه‌هاي اصلي اين سند، الگوي كشت محصولات زراعی و باغی در كليه دشت‌هاي كشور است، لذا اصلاح و بروزرسانی سند مذکور متناسب با پارامترهای اقلیمی کشور یک ضرورت اولویت‌دار است و هماهنگ با آن، الگوي كشت محصولات كشاورزي و الگوي مصرف بهينه آب، در قالب يك برنامه جامع و منسجم با هماهنگي بخش‌هاي ذيربط در سطح کشور به مورد اجرا گذاشته شود.
عليرغم اینکه کشت برنج به علت نیاز آبی بالای این محصول بجز در دو استان شمالی، در بقیه استان‌های کشور به استناد به مصوبه سال 1396 هیات دولت محدود شده است، اما در عمل کشاورزان با مصوبه فوق همراهی نکردند و تلاش دستگاه‌های اجرایی ذی‌ربط برای تمکین کشاورزان به رعایت بخشنامه ابلاغی، تا کنون اثربخش نبوده است، بنابراین استقرار و پذیرش الگوی کشت از سوي كشاورزان و جوامع محلي، شرط اولیه برای تضمین تحقق اهداف اصلاح الگوی کشت به شمار می‌رود.
خصوصيات ژنتيکي گياهان، زمان كاشت، اقليم و ساير عوامل زراعي و فني سبب شده است كه ميزان توليد يا بهره‌وري آب يك نوع محصول كشاورزي، در مناطقي از كشور در مقايسه با ساير مناطق كشور ارقام بزرگتري را نشان ‌دهد. اين امر نشان دهنده مزيت نسبي مناطق مختلف كشورمان در توليد يك نوع محصول يا گروهي از محصولات است. بنابراين بايد برنامه‌ريزي‌ها در تعيين الگوي كشت، معطوف به بيشترين مقدار بهره‌وري آب در سطح منطقه و كشور باشد.
بايد توجه داشت كه الگوي كشت يك بسته چند وجهي از جنبه فني، مديريتي، زراعي، اقتصادي و حتي سياسي است. وجه فني آن ايجاب مي‌یكند كه الگوی كشت به گونه‌ای طراحی شود تا متناسب با کمیت و کیفیت منابع آب در دسترس و آب قابل برنامه‌ریزی، با افزايش بهره‌وری آب كشاورزي همراه باشد. وجه مديريتي آن ایجاب مي‌كند كه الگوي تنظيم شده به درستي در مناطق مختلف كشور اجرايي شود. جنبه زراعي الگوي كشت تأكيد مي‌كند كه در طراحی اين الگو، باید مزیت محلی و دانش كشاورزان توجه شود. جنبه اقتصادي آن بايد متضمن درآمد پایدار كشاورزان باشد تا انگيزه كافي جهت اجراي الگو را داشته باشند، و بُعد سياسي آن ايجاب مي‌كند كه در راستاي امنيت غذايي كشور، مي‌بايد الگوي كشت به گونه‌اي تنظيم شود كه تأمين‌كننده امنيت غذاي كشورمان باشد. بنابراين براي اينكه الگوي كشت منسجم و جامعي داشته باشيم بايد از تخصص‌ها و رشته‌هاي درگير (رشته‌هاي فني، اجتماعي و اقتصادي) در بازبيني برنامه الگوي كشت بهره جست.
در گذشته‌هاي نه چندان دور در ايران، روستاييان و كشاورزان با دانش‌هاي محلي، روش‌هاي پايداري را در استفاده از آب‌هاي سبز، نه تنها در زراعت ديم، بلكه در دامپروري (مراتع) داشته‌اند كه با شروع توسعه فناوري در ايران، به جاي به خدمت گرفتن فناوري در بهره‌گيري از آب‌هاي سبز در اراضي ديم، بيشتر توجهات به آب‌هاي آبي كه مديريت آنها عمدتاً در اختيار دولت بوده معطوف شده، و در نهايت به واسطه مهجور ماندن اين بخش، پتانسيل‌ها و ظرفيت‌هاي آب سبز به دست فراموشي سپرده شده است. (آبهاي زیرزمینی و آبهاي سطحی آب آبی را تشکیل می‌دهند، در حالیکه به رطوبت خاك در مناطق غیر اشباع آب سبز میگویند. آب باران بعد از نفوذ در خاك و قبل از اینکه به منطقه اشباع برسد آب سبز را تشکیل میدهد. کشاورزي دیم عمدتاً از آب سبز تغذیه می‌کند.)
مديريت و به كارگيري آب‌هاي سبز در ايران مي‌تواند در تأمين امنيت غذايي و كاهش فشار بر منابع آب در دسترس براي مصارف كشاورزي بسيار مؤثر ‌باشد.
از آنجایی‌که آب یک کالای بین‌بخشی است و آحاد مردم و دستگاه‌های اجرایی هر یک به تنهایی و جمعی سهام‌دار اصلی آن هستند، بنابراین برای بهسازی مدیریت این کالای بین‌بخشی (آب) و افزایش اثربخشی¬ و ارتقای کارآیی و اصلاح وضع موجود، نیازمند بازنگری و بهینه¬¬سازی رویکردهای دستگاهی به مدیریت منابع آب است. در تغيير رویکردها به مدیریت منابع آب كشور، همسویي و مشاركت كليه ذي‌نفعان و دست‌اندركاران در فرآيندهاي تصميم‌گيري، برنامه‌ريزي، بهره‌برداري و حفاظت از منابع آب مشترك با تأكيد بر اصل توسعه پايدار و همدلي و همکاری دست‌اندرکاران (به‌خصوص مقامات استاني) در حفاظت و صیانت از منابع آب و توزيع عادلانه آب در حوضه‌های آبریز حایز اهمیت فراوان می‌باشد.
کشور ما امروز نیازمند عزم و اراده ملی و بسیج دستگاه‌ها و امکانات برای تعدیل چالش‌های منابع آب است. وضعیت کنونی منابع آب کشور، کم‌و بیش به دغدغه‌های عموم مردم تبدیل شده است با فراهم آمدن بسترهای اجتماعی مناسب می‌توان با برنامه‌ریزی مناسب و در چارچوب «عزم ملی»، «دانش»، «ساختارهاي سازماني»، «مشاركت همگاني»، «امكانات مالي» و «توانمند سازی» نسبت به اجرای برنامه‌ها و تعدیل مشکلات تلاش کرد و شرایط را برای بهبود شرایط منابع آب فراهم کرد. در چنین شرایطی امید‌ها برای موفقیت و حصول به نتیجه بیشتر خواهد شد.

مهرزاد احسانی- رئيس حوضه آبريز رودخانه زهره – جراحی و حوضه هاي جنوبی