لزوم تغییر معادلات اقتصادی صنعت برق توسط وزارت نیرو 
لزوم تغییر معادلات اقتصادی صنعت برق توسط وزارت نیرو 
نزدیک به ۶۰ تا ۷۰ درصد برق تولیدی کشور توسط بخش خصوصی تامین می شود. این تولیدکنندگان با وجودی که چراغ نیروگاه ها را روشن نگه داشته‌اند همواره از زیان‌ده بودن خود گلایه‌مندند. عدم تغییر چهارساله در قیمت برق، نداشتن صادرات برق توسط بخش خصوصی و نبود ساختار منسجم در بورس انرژی از دغدغه های این بخش هاست.

شرکت تولید نیروی برق دماوند با ظرفیت اسمی ۲۸۶۸ مگاوات برق به عنوان بزرگترین نیروگاه حرارتی و تولید کنند‌ه برق کشور محسوب می شود . این شرکت در سال ۸۱ احداث و در سال ۹۱ به بنیاد شهید و امور ایثارگران واگذار شد. در سال ۹۴ سهام این شرکت به بانک دی منتقل شد و در اواخر همان سال نیز ۷ درصد از سهام این شرکت به فرابورس رفت والباقی به بانک دی تعلق دارد که البته در حال حاضر درصد مالکیت بانک دی به حدود ۹۶ درصد می­رسد.
این شرکت در کنار دیگر نیروگاه های تولید برق هر ساله بخش عظیمی از برق مصرفی کشور و حدود ۵ درصد آن را تامین می کند. در گفتگویی که با مدیرعامل این شرکت داشتیم اظهار داشت که حدود ۶۰درصد از نیروگاه های کشور خصوصی هستند و طبیعتا در حدود همین میزان نیز برق مورد نیاز کشور را تامین می کنند. اما نکته اساسی که همواره دغدغه تولید کنندگان این بخش است بحث سیاستگذاری و برنامه ریزی بنیادین برای صنعت برق است. تغییر در قیمت خرید برق که بیش از ۴ سال بدون تغییر باقی مانده و حتی متوسط خرید برق از نیروگاه‌ها نیز توسط وزارت نیرو کاهش داشته است، لزوم انجام صادرات توسط بخش خصوصی، رفع انحصار دولتی و تغییر در ساختار بورس انرژی از جمله حرف های اساسی این تولیدکنندگان است . سهام انرژی با جمال‌الدین عزیزی مدیرعامل شرکت تولید نیروی برق دماوند به گفتگو نشست تا او این دغدغه ها را برای خوانندگان ما مطرح کند.

وقتی با تولیدکنندگان برق صحبت می کنیم اولین مشکل اساسی را قیمت برق می دانند. در این مورد شما به عنوان تولیدکننده برق بگویید قیمت ها در حال حاضر چگونه است و چه رقمی می تواند برای این بخش قابل قبول باشد؟
متوسط خرید برق شرکت مدیریت شبکه برق ایران از نیروگاه‌های کشور حدود ۵۸ تومان است . از طرف دیگر متوسط فروش برق در بورس انرژی حدود۳۰ تومان در کل سال برآورد می شود که در حال حاضر به دلیل موضوعات فصلی ۲۲ تومان هم فروش می رود. این رقم بسیار ناچیز و کم است. البته بورس به دلیل کم بودن حجم معاملات و فصلی بودن آن نمی تواند مبنای قیمتی باشد. بورس به دلیل نقدشوندگی ۴۸ ساعته یک مزیت برای کسانی است که به پول و منابع مالی نیازفوری دارند در حالیکه نرخ برق در بورس به هیچ وجه توجیه اقتصادی ندارد و همچنین در اصلی ترین بازار آن که بازار عمده فروشی است خریداران فقط شرکت­های توزیع برق که درواقع نماینده خود وزارت نیرو هستند فعالیت دارند.
با وجود این قیمت پایین، تقاضای خرید برق در بورس چگونه است؟
بسیار پایین و اندک است و یکی از مشکلات دیگر اصلی آن در بازار عمده فروشی تامین نقدینگی معاملات توسط شرکت توانیر است به گونه ای که اگر این نقدینگی به حساب شرکت­های توزیع برق واریز نشود طبیعتا معامله ای صورت نخواهد گرفت و این واریزها تا کنون برنامه مشخصی نداشته است علی­الخصوص در سال جاری بسیار محدود بوده است.
معضل اساسی تر آنکه در بازار فیزیکی و مصرف کنندگان بزرگ نیز امکان فعالیت مصرف کنندگان با ابلاغ شرکت توانیر متوقف شده است البته در این خصوص مشترکین جدید بالای ۵ مگاوات امکان حضور دارند که حجم مصرف آنها در مجموع اندک است.
با وجود قیمت های پایین هم چرا مصرف کنندگان رغبتی به خرید برق از خود نشان نمی دهند؟
به دلیل نقد بودن آن است. مصرف کنندگان برق در بورس باید نقدی خرید کنند درحالیکه می توانند با خرید برق از وزارت نیرو پرداخت مدت‌دار انجام دهند و این به نفع آنهاست. البته این یک دلیل است؛ دلیل دیگراین است که مصارف قابل پیش بینی را در مدت زمان می توانند مشخص کنند. و همچنین همانطور که اشاره شد در حال حاضر این موضوع فقط برای مصرف کنندگان و مشترکین جدید شبکه امکان پذیراست.
برای رفع این مشکل چه راهکاری بهتر است؟
یکی از موضوعات اصلی در بازار برق فلسفه ایجادی بورس انرژی است. اساسا تشکیل این نهاد آن طوری نبود که در حال حاضر در جریان است. در حال حاضر بورس انرژی تبدیل به محلی برای قیمت شکنی برق شده است و وزارت نیرو هم به دلیل پایین بودن قیمت ها می تواند ابزار کنترلی قیمت برق را به دست بگیرد و با هزینه کمتر آن را پیش برد زیرا به نفع وزارت نیرو و به ضرر بخش خصوصی و تولید کنند برق است. وزارت نیرو با این نرخ ها کمتر بدهکار می شود.
ما از بورس انرژی تقاضا کردیم که حداقل کف قیمت را به شیوه دستوری اعلام کند تا اعداد این قدر در پایین ترین سطح سقوط نکند. به اعتقاد بنده عرضه برق در بورس انرژی یک نوع خودکشی است. اینکه برای به دست آوردن اندک نقدینگی برای هزینه ها مجبور به حذف سود و تنها برگشت پول باشیم، این به نظر یک نوع خودکشی است.
بورس انرژی باید محلی برای کشف قیمت و حضور پرقدرت عرضه کنندگان و مصرف‌کنندگان برق باشد. فلسفه بورس انرژی این نیست که به ضرر تولیدکننده باشد. برای این کار باید مدلی تعریف شود که بر مبنای آن تولیدکننده و مصرف کننده مجاب به انجام معاملات در بورس انرژی شوند و همچنین منابع تامین مالی آن نیز مشخص باشد.
برگردیم به موضوع قیمت برق، شما گفتید نرخ ها تغییری نکرده است این قیمت مربوط به چه سالی است؟
۴ سال است که قیمت برق برای ما که تولیدکننده هستیم تغییر نکرده است. یعنی اگر تورم سالانه را هم در نظر بگیریم باید یک حداقلی برای افزایش قیمت ها لحاظ می شد. شما نگاه کنید قیمت لبنیات و مایحتاج مردم به دلیل جلوگیری از ضرر تولیدکنندگان این حوزه تغییر اساسی کرده است؛ حال توجه کنید که برق هم یک محصول تولیدی است و باید با شرایط موجود و تورم یک تغییر حتی اندک هم داشته باشد. در ضمن ما با موضوع و شوک ارزی شدید هم مواجه شدیم اما به هیچ وجه تغییری در ساختار قیمت ما بوجود نیامد که این کاملا به ضرر تولید است. ما تا کی می توانیم چراغ نیروگاه ها را روشن بگذاریم بالاخره یک کار اقتصادی با درآمد و سود و زیان می تواند تداوم یابد. درآمد هست اما سود درآن نیست و یا بسیار کم است. یکی از مشکلات اساسی در این قسمت مقایسه فروش و درآمد ایجاد شده با سود خالص کسب شده نیروگاه‌ها و یا بعبارتی نسبت حاشیه سود است در صورتی‌که می بایست رقم سود کسب شده با میزان حجم سرمایه گذاری به منظور تولید برق مقایسه شود که در این‌صورت با قیمت­های فعلی به هیچ وجه توجیه پذیر نیست.
البته با توجه به اینکه ما یک شرکت بورسی هستیم تمام توان خود را برای سودآوری سهامدار خود انجام می دهیم اما اینها همه فشارهایی است که ما متحمل می شویم و نخواهیم گذاشت سهامدارن ما متضرر شوند و قطعا اقدامات و پیگیری­های لازم را در این زمینه و حتی از مراجع قانونی انجام خواهیم داد و چشم انداز بسیار مثبتی را در این زمینه متصور هستیم.
بهترین نرخ پیشنهادی شما برای قیمت برق چه قدر است؟
بر اساس محاسباتی که در سندیکای صنعت برق انجام شده است، قیمت خرید تضمینی برق باید۲۴۰ تومان به ازای هر کیلو وات ساعت باشد. خوشبختانه وزارت نیرو هم به همین عدد رسیده است و چندی پیش وزیر نیرو و رییس هیأت عامل صندوق توسعه ملی نامه ای با هم تهیه و برای طرح در جلسه سران سه قوه ارسال کرده اند که در آن قیمت خرید تضمینی برق دقیقا” همین عدد یعنی ۲۴۰ تومان به ازای هر کیلو وات ساعت پیشنهاد شده است. با نرخ های فعلی فقط هزینه های جاری را پاسخگو خواهیم بود و دیگر بحث سرمایه گذاری در این بخش و طرح توسعه کاملا فراموش می شود زیرا دیگر منابع مازادی نمی ماند که بشود سرمایه گذاری کرد و اساسا سرمایه گذاری دیگر توجیه اقتصادی ندارد.
برای بازنگری در قیمت حتی به دیوان عدالت اداری نامه زدیم و تقاضا کردیم که قیمت ها تغییر کند حتی حکم قیمت های سال ۹۴ را با حکم دیوان عدالت اداری باطل کردیم اما با این وجود هنوز تغییری صورت نگرفته است و ما با همان قیمت‌های قبلی برق را می فروشیم. البته امیدوار بودیم در سال ۹۷ این تغییر اتفاق بیفتد که نشد و امیدمان به سال ۹۸ است که تغییری در قیمت پدید آید.
در مورد سرمایه گذاری در این بخش بگویید که وضعیت در حال حاضر چگونه است؟
سرمایه گذاری اصلا قابل قبول نیست. برای چه نوع سودآوری سرمایه گذاری شود. شما در گذشته روند سرمایه گذاری در صنعت برق را ببینید. در سال، ۵ هزار مگاوات نیروگاه احداث می شد الان به ۸۰۰ مگاوات رسیده است. اینها همه به دلیل نبود منابع کافی برای طرح توسعه است.
یکی از موضوعاتی که ما برای خروج از این بحران همواره به وزارت نیرو مطرح کردیم بحث صادرات برق توسط بخش خصوصی است. کشوری که بیش از ۶۰ درصد برق تولیدی آن توسط بخش خصوصی تولید می شود باید این بخش نیز با صادرات بتواند به درآمد و سوداوری بیشتر برسد. برق یک وضعیت خاصی دارد. صادرات برق مانند صادرات دیگر محصولات نیست که نیازمند زیرساخت، نقل و انتقال، ترانزیت و … مانند صنعت نفت و دیگر صنایع باشد. صادرات برق در صنعت برق بر روی کاغذ و توافق است. دولت می تواند برای حمایت از بخش خصوصی برای صادرات بخش خصوصی سهمیه بندی کند. مثلا به تولیدکننده دماوند بگوید شما یک میزان سهمی برای صادرات دارید و طی قراردادی این را تعیین کند. وزارت نیرو می تواند این مرزبندی ها و انحصار را بشکند که متاسفانه علی­رغم صدور مجوز صادرات برای برخی نیروگاه‌های کشور در سال ۹۳، در عمل این موضوع متوقف شده است و انحصار آن فقط در دست وزارت نیرو و دولت است.
آیا شرایطی هم فراهم است که کل صادرات را به بخش خصوصی بسپارد؟
بله، وزارت نیرو می تواند به تولیدکنندگان داخلی بگوید صادرات را انجام دهند و سهم دولتی را از محل صادرات پرداخت کند و این کاملا به نفع وزارت نیرو است. از سوی دیگر بخش خصوصی بهتر از بخش دولتی می تواند پول خود را از خریدار خارجی بگیرد. بخش خصوصی راه های بهتری می داند مثلا در کشور ثالث شرکت تاسیس می کند. اساسا انجام امور تجاری توسط بخش خصوصی خیلی بهتراز بخش دولتی است . حتی اگر دولت صادرات را به ما بسپارد درآمد ارزی هم نمی خواهیم فقط اجازه صادرات را به ما بدهد و ما پول خود را به صورت ریال دریافت می کنیم با این کار خون تازه ای در کالبد این صنعت می ریزد.
به نظر این پیشنهاد بارها و بارها از سوی سندیکا و ارسال نامه‌های اداری به وزارت نیرو صورت گرفته، نتیجه چه بوده است؟
ما به وزارت نیرو نامه زده‌ایم تا حق‌العمل و یا آبونمان برای دولت در قبال انجام صادرات تعیین کنند و بقیه اموربه بخش خصوصی واگذار شود. اما هنوز از سوی دولت واکنشی در این مورد نداشتیم.
وزارت نیرو به عنوان نهاد سیاستگذار و تصمیم گیر یک بار از تولیدکننده این صنعت نخواسته است که برنامه ها و ایده های خود را مطرح کند و از آن ایده‌ها در برنامه ریزی ها استفاده کند. وقتی دولتی ها دور هم جمع می شوند باید از ما به عنوان تولید کننده بخش خصوصی هم بخواهند که در جلسات حضور داشته باشیم. چون ما در این کشور زندگی می کنیم بخش اعظم تولید را در اختیار داریم و می توانیم طرح و ایده مناسبی بدهیم. وزارت نیرو حتی در هیات تنظیم بازار برق که متولی و تصمیم‌ساز اساسی قوانین و مقررات بازار برق است، نماینده واقعی بخش خصوصی ندارد.
صحبت از نهاد حمایتی مانند رگولاتوری مطرح است آیا با انجام این امور به بخش رگولاتوری مشکلات شما قابل رفع خواهد بود؟ آیا می تواند از حاکمیت دولت کم کند؟
ایجاد نهاد رگولاتوری می تواند پیگیر خواست های بخش خصوصی باشد که این موضوع در هیات دولت درحال پیگیری است و امیدواریم در ابتدای سال ۹۸ به رسمیت شناخته شود.
اما در مجموع ما معتقدیم خود دولت به عنوان نهاد سیاستگذار بیاید یک تغییر ساختاری در مدل اقتصادی صنعت برق بدهد. این مدل مربوط به ۲۰ سال گذشته است. ما در حال حاضر در فشارهای اقتصادی به سر می بریم و برای رهایی و کم کردن این فشارها باید برنامه ریزی اساسی کرد. باید برای تابستان سال آینده از الان فکرکرد. چندبرابر شدن هزینه ها شوخی نیست.
البته وزارت نیرو به عنوان مقام بالاتر هم مقصر نیست. در تلاش است برای ما کاری انجام دهد اما ما معتقدیم بیاید با ما و با همفکری این بخش ها اوضاع را پیش ببرد. به عملیات تولیدی شرکت ها نگاه کند و ببیند این شرکت ها با شرایط اقتصادی موجود چه بهره‌وری را دنبال می کنند. پس قطعا اینها می توانند در همکاری با دولت مشکلات را سپری کنند.
کمک های دولت برای حمایت از بخش خصوصی هم قابل تقدیر است اینکه ما توانستیم در این نیروگاه حدود ۱۳۰۰ میلیارد تومان مطالباتمان را تهاتر کنیم و یا بدهی مالیاتی شرکت را تهاتر کنیم اینها همه نکات مثبتی بود که ما توانستیم از ظرفیت های قانونی استفاده کنیم. فقط امیدواریم ساختار صنعت برق با نگاه بیشتری به ساختار بخش خصوصی صورت گیرد و بازنگری در نرخ ها که البته به دنبال ارقام نجومی هم نیستیم اما یک نرخ معقولی بنا شود. همانطور که می بینیم فشارها مسیر تولید نیروگاه‌هارا تغییر نداده و این بخش ها با حداکثر ظرفیت کار می‌کنند و برای سال ۹۸ هم سال تغییر ساختاری در صنعت برق را آرزو دارم .

  • منبع خبر : سهام انرژی