۱۵ نکته درباره لزوم درآمدزایی مستقل متولی حفاظت از محیط زیست
۱۵ نکته درباره لزوم درآمدزایی مستقل متولی حفاظت از محیط زیست
اخیرا با تلف شدن توله یوز ماده در محور عباس‌آباد - میامی بار دیگر ضرورت حفاظت بیشتر از زیستگاه‌ها و حیات‌وحش مطرح شد. در این شرایط معمولا سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان متولی اصلی شناخته می‌شود این در حالیست که به گفته معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست، این سازمان نه تنها بودجه و اعتبارات کافی از دولت برای حفاظت دریافت نمی‌کند بلکه دچار موانعی برای درآمدزایی مستقل از دولت است بنابراین حفاظت به‌خوبی صورت نمی‌گیرد.

به گزارش«نبض انرژی» در سال‌های اخیر با معدن‌کاوی، جاده‌کشی، تصادف با گونه‌های حیات‌ وحش و … موجب تخریب زیستگاه‌ها و تاثیر بر جمعیت گونه‌های در معرض انقراض شده‌ایم. برای حفاظت بیشتر از حیات‌ وحش و زیستگاه‌ها، معاون سازمان حفاظت محیط زیست می‌گوید: نیازمند اختیارات بیشتری به منظور تامین منابع مالی برای افزایش توان حفاظتی خود است. به جهت اهمیت موضوع درآمدزایی مستقل دستگاه‌های متولی حفاظت به ۱۵ نکته از صحبت‌های حسن اکبری – معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست – و عبداله سالاری – متخصص اکولوژی و مدیریت حیات وحش – می‌پردازیم:

*حفاظت هزینه دارد و باید این هزینه تامین شود. تا زمانی که این هزینه منوط به دولت باشد، به علت کمبود و کاستی‌های موجود احتمال اینکه حفاظت در آخرین اولویت باشد، وجود دارد. اگر سازمان حفاظت محیط زیست درآمدزایی مستقل داشته باشد می‌تواند بدون نیاز به بودجه دولتی بهترین حفاظت را انجام دهد.

*در همه‌ دنیا اعتبارات دولت به‌تنهایی به کمک محیط زیست نمی‌آید اما با صراحت اجازه ورود بخش خصوصی و حفاظت مشارکتی را می‌دهند تا از منابع درآمدی خود استفاده کند این در حالیست که سازمان زیرساخت‌های قانونی برای این کار را ندارد و حضور بخش خصوصی نیازمند طی کردن فرآیند طولانی تصویب قانون است. زیرساخت موجود در کشور اجازه کسب درآمد از منابع زیستی کشور و هزینه مستقیم برای حفاظت را نمی‌دهد.

*کسب درآمد از راه‌هایی مانند اکوتوریسم عمدتا زیرساخت‌های قانونی ضعیفی دارد که یا سازمان اجازه ورود ندارد یا در صورت اجازه ورود به موضوع نمی‌تواند درآمد حاصله را به‌طور مستقیم صرف حفاظت کند.

*قانون اجازه دریافت کمک برای گونه‌های در خطر انقراض را به‌طور مستقیم از اشخاص خصوصی نمی‌دهد همچنین کمک‌های مردمی برای حفاظت گونه را نیز سازمان محیط زیست نمی‌تواند به‌طور مستقیم دریافت کند. اگرچه صندوق ملی محیط زیست راهکاری را در این زمینه پیش‌بینی کرده است اما کافی نیست.

*برای تامین اعتبار کافی و نیروی انسانی مورد نیاز سازمان باید بتوان حقوق، بیمه، خوراک و … افراد را به صورت فصلی یا دائمی پرداخت کرد؛ به عبارتی عمدتا سازمان با چالش‌های اعتباری یا قانونی در این زمینه مواجه است.

*اگر سازمان بتواند از ظرفیت‌های اعتباری بخش خصوصی و منابع درآمدی حاصل از حفاظت مشارکتی استفاده کند، بخشی از مسائل حفاظت محیط زیست حل می‌شود.

*در دنیا به «بهره‌برداری پایدار» بسیار تاکید می‌شود و توجه به این مفهوم بسیار دارای اهمیت است. در کشور منابع طبیعی تجدیدپذیر و غیرقابل تجدیدی داریم که می‌توانیم از بخش منابع تجدیدپذیر بدون آسیب به اصل منبع بهره‌برداری کنیم. این منابع همیشه می‌توانند منبع درآمد خوبی برای بهره‌برداری پایدار باشند.

*ابتدا مسئله اساسی، شناخت نسبت به این منابع است سپس سنجش و پایش را انجام دهیم که این منابع در چه سطحی هستند، آیا امکان بهره‌برداری از آن‌ها وجود دارد؟ اگر امکان بهره‌برداری وجود داشت، مرحله بعد بررسی میزان بهره‌برداری از منبع مورد نظر است. حیات وحش از جمله منابع طبیعی تجدید پذیر است.

*این مراحل نیازمند پژوهش است و سازمان باید وارد مدیریت علمی شود. اقدام براساس دستورالعمل‌های همیشگی پاسخگو نخواهد بود چراکه شرایط اکولوژیک، اجتماعی و درآمدزایی هر منطقه با منطقه دیگر متفاوت است و این تفاوت با مطالعات علمی انجام شده مشخص می‌شود. براساس این مطالعات باید یک برنامه‌ریزی مدیریتی و درآمدزایی برای منطقه مورد نظر انجام دهند.

*نگهداری از یوز در پروژه تکثیر در اسارت هزینه‌بر است اما تنها نباید به جنبه درآمدزایی از آن توجه و باید از چند جنبه به این موضوع نگاه کنیم. اولا جایگاه نگهداری یوز باید براساس استانداردها درست و اصولی طراحی شود و به نکات دامپزشکی برای او نیز توجه شود. اگر این شرایط فراهم شود بازدید عمومی از یوز برای کسب درآمد اتفاق قابل قبولی است. ثانیا به بحث آموزشی و پژوهشی این مرکز بازدید نیز باید توجه کنیم. بازدید و گرفتن عکس و فیلم یادگاری به‌تنهایی کافی نیست بلکه باید این مکان به مرکز آموزه‌های محیط زیستی برای بازدیدکنندگان علاقه‌مند تبدیل شود. ثالثا می‌تواند به یک مرکز پژوهشی برای دانشجویان و محققان تبدیل شود تا مطالعات روی رفتارشناسی، بیولوژی و دیگر موضوعات مربوط به یوز انجام شود.

*سازمان محیط زیست می‌تواند سازوکاری را برای گونه‌های تلف شده در تصادفات جاده‌ای در نظر بگیرد. به عنوان مثال با تاکسیدرمی این گونه‌ها مجموعه حیات‌ وحش موزه‌ها را تکمیل کنند و یک منبع درآمد کوچک برای خود داشته باشند.

*درآمدزایی مستقل برای دستگاه‌های متولی حفاظت در دنیا اقدامی معمول و متداول است. کشورهای آفریقایی بسیار به این موضوع توجه دارند و اقداماتی را نیز انجام می‌دهند. تاجیکستان، قرقیزستان و پاکستان نیز نمونه‌های موفقی در حفاظت مشارکتی هستند. به عنوان مثال پاکستان برای گونه «کل مارخور» برنامه حفاظت مشارکتی داشته و موفق نیز بوده است.

*قرق‌های اختصاصی در دنیا کاملا به‌صورت خودگردان، متداول و یکی از راه‌های حفاظت مشارکتی هستند. در ایران نیز چهار قرق‌ اختصاصی موفق داریم که خودگردان هستند و اشتغال‌زایی داشته‌اند. این قرق‌ها نه تنها باری بر دوش سازمان حفاظت محیط زیست نیستند بلکه با افزایش جمعیت حیات وحش و ایجاد کریدورهای امن، باری را نیز از دوش آن‌ برمی‌دارند. این قرق‌ها مصداق بارز حفاظت مشارکتی هستند و قرق‌ منصورآباد رفسنجان یکی از بهترین این قرق‌ها هستند.

* اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت (IUCN) به‌تازگی اصل اساسی «حفاظت مشارکتی» را در حفاظت سرلوحه کار خود قرار داده است. به گفته اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت، حفاظت با مردم و توسط آنان انجام می‌شود و اگر مردم در این حفاظت مشارکت نداشته باشند، حفاظت موفقی نخواهیم داشت. جامعه محلی و افرادی که در امر حفاظت کمک می‌کنند باید از این کار منتفع شوند. تا زمانی که گونه‌های حیات‌ وحش برای جوامع محلی پیرامون زیستگاه خود انتفاعی نداشته باشند، حفاظت موفقیت‌آمیز نخواهد بود.

*بهترین راه برای سازمان حفاظت محیط زیست حرکت به سمت حفاظت مشارکتی و خصوصی‌سازی است که با کمک مردم حفاظت را انجام دهد اما این اقدام در حال حاضر انجام نمی‌شود.

منبع: ایسنا