نوسازی نیروگاه‌های قدیمی؛ «الزام» یا «انتخاب»؟
نوسازی نیروگاه‌های قدیمی؛ «الزام» یا «انتخاب»؟
بحث راندمان و نوسازی نیروگاه‌‌‌ها برای افزایش ظرفیت شبکه و نیز کاهش میزان مصرف سوخت و آب آنها، یکی از مهم‌ترین موضوعاتی است که حول محور نیروگاه‌‌‌های عمدتا قدیمی‌‌‌تر مطرح می‌شود و البته این بحث در خصوص نیروگاه‌‌‌های کلان‌شهرها ابعاد گسترده‌‌‌تری هم دارد.

به گزارش خبرنگار «نبض انرژی» نیروگاه بعثت یکی از نیروگاه‌‌‌های قدیمی تهران است که سال‌هاست در تامین برق پایتخت نقش موثری ایفا کرده است. اما مساله اینجاست که آیا راندمان پایین این نیروگاه‌‌‌های قدیمی با نوسازی افزایش پیدا می‌کند؟ و آیا با حذف این نیروگاه‌ها جایگزین دیگری برای تامین ظرفیت تولید برق آنها داریم؟
در همین راستا مدیرعامل شرکت مدیریت تولید برق بعثت، در مورد نقش نیروگاه‌‌‌های فرسوده و کم بازده می‌گوید: تامین منابع مالی و تجهیزات برای نوسازی نیروگاه‌های فرسوده و افزایش راندمان آنها قاعدتا از نظر اقتصادی مقرون به صرفه‌تر است. اما مشکل اینجاست که صنعت برق منابع مالی لازم را برای هیچ یک از این اقدامات در دسترس ندارد.
از همین رو باید به این مسئله فکر کنیم که اگر امروز نیروگاه بعثت به دلیل فرسودگی یا راندمان پایین از مدار خارج شود، باید جایگزینی برای تامین ظرفیت تولید این نیروگاه در نظر داشته باشیم. مسعود شیخ معتقد است، در شرایطی که با ناترازی تولید و مصرف برق مواجه هستیم، جایگزینی این نیروگاه‌های قدیمی مشمول هزینه گزافی است که تامین آن برای صنعت برق دشوار و حتی غیرممکن است.
ضمن اینکه حذف نیروگاه‌های کم بازده از مدار در شرایط فعلی به خاموشی‌هایی منجر می‌شود که بدون تردید خسارات جبران‌ناپذیری به بخش خانگی، صنعتی و سایر حوزه‌ها وارد خواهد کرد.  از همین رو روزنامه دنیای‌اقتصاد برای واکاوی چالش‌های یکی از قدیمی‌ترین نیروگاه کشور، سراغ مسعود شیخ مدیرعامل شرکت مدیریت تولید برق بعثت رفته که در ادامه مشروح گفت‌وگو با وی را می‌خوانید.

پیک بار امسال با کمترین میزان خاموشی و مدیریت مصرف گذشت، آیا در این مدت نیروگاه بعثت با توجه به فرسودگی قطعات و راندمان پایین، در مدار بود؟
این نیروگاه به‌رغم فرسودگی و عمر بالای قطعات با حداکثر توان خود در طول دوره اوج مصرف، در مدار باقی ماند. هر چند زمانی برخی از واحدهای نیروگاه از مدار خارج می‌شد یا در بحث تامین قطعات و سوخت با مشکلات عدیده‌‌‌ای مواجه بود، اما تلاش شد این مجموعه با تمام توان و حداکثر بهره‌‌‌برداری در مدار تولید قرار گیرد. در حقیقت در زمان پیک بار و اوج گرما فشار زیادی روی نیروگاه بود، اما خوشبختانه با کاهش دمای هوا از این فشار نیز به مرور زمان کاسته شد.
نکته‌ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که در عمده واحدهای نیروگاه بعثت پیش از پیک بار امسال تعمیرات اساسی و دوره‌ای انجام شد تا این نیروگاه بتواند در زمان اوج مصرف با حداکثر ظرفیت خود در مدار قرار گیرد. البته ذکر این نکته ضروری است که طی سال‌های اخیر سرمایه‌گذاری خاصی در این نیروگاه انجام نشده، به همین دلیل عمده فعالیت‌های مربوط به تعمیرات، بر حوزه بهینه‌سازی تجهیزات و قطعات این نیروگاه متمرکز بوده که این مساله اساسا تاثیر ملموسی بر افزایش راندمان نداشت. از همین رو ارتقای بهره‌وری این نیروگاه مستلزم اورهال اساسی و تعویض قطعات بوده و از تعمیرات دوره‌ای نمی‌توان انتظار افزایش راندمان بالا را داشت.

موضوع اورهال اساسی نیروگاه مشمول چه الزاماتی بوده و در این خصوص چه اقدامات مشخصی صورت گرفته است؟
واقعیت این است که در طول سال‌جاری نیروگاه بعثت اورهال در پیش نداشته و این اقدام فروردین و اردیبهشت و بهمن و اسفند ماه سال گذشته انجام شده و در حال حاضر راندمان آن تقریبا ۳۰‌درصد است که البته این میزان در زمان هافلود که بار کمتری به نیروگاه تحمیل می‌شود، کاهش یافته و به ۲۸ تا ۲۹‌درصد می‌رسد.
در واقع راندمان اسمی نیروگاه حدود ۳۳‌درصد بوده که به دلیل فرسودگی و عمر بالای نیروگاه، از این میزان تقریبا سه ‌درصد کاسته شده است. به هر روی بسیاری از تجهیزات دچار فرسودگی شدید شده و عمر آنها رو به پایان است و قاعدتا باید از مدار تولید خارج شوند، اما با این وجود همچنان فراتر از عمر استاندارد تجهیزات نیروگاهی، مورد استفاده قرار می‌گیرند.
نکته دیگر این است که موضوع اورهال و تعمیرات اساسی نیروگاه‌ها بیش از هر چیز مستلزم تامین نقدینگی است. هرچند به نظر می‌رسد امسال هم کماکان مانند سال‌های ۹۹ و ۱۴۰۰ بحران‌های جدی در حوزه تامین مالی ادامه دارد. از همین رو نباید فراموش کرد که فشار ناشی از این کمبود کسری بودجه، بیش از هر چیز به مدیریت نیروگاه برای تامین هزینه‌های جاری و پرسنلی این مجموعه وارد می‌شود.
در حقیقت مسائل پرسنلی با توجه به شرایط اقتصادی و تورم یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های فعالان اقتصادی از جمله نیروگاه‌هاست. ضمن اینکه طبق دستور وزیر نیرو باید پرداخت حقوق پرسنل به عنوان اولویت اول نیروگاه‌های دولتی در نظر گرفته شود.  در این میان این نیروگاه با مشکلات متعدد دیگری هم مواجه بوده که افزایش قیمت بعضی از مواد شیمیایی نسبت به سال گذشته یکی از آنهاست.
حتی برخی از این مواد شیمیایی نسبت به اول سال‌جاری هم تفاوت قیمت قابل‌توجهی داشته و هزینه‌های گزافی را به نیروگاه‌ها تحمیل کرده است. ضمن اینکه مساله افزایش بهای قطعات و تجهیزات نیروگاهی نیز مشکلات متعددی را برای نیروگاه‌ها ایجاد کرده که به دلیل کمبود نقدینگی حاکم بر صنعت برق، عمق این مشکلات و عوارض ناشی از آنها حتی چند برابر شده است.
از طرفی بودجه نیروگاه بعثت نسبت به سال گذشته قابل‌توجه نبوده، در حالی که ما فقط در حوزه نیروی انسانی با افزایش ۴۰‌درصدی حقوق و دستمزد مواجه بوده‌ایم. این موضوع حتی صرف نظر از هزینه‌های ناشی از افزایش قیمت قطعات، مواد اولیه و تجهیزات مورد نیاز نیروگاه که گاهی ۱۰۰ تا ۲۰۰‌درصد افزایش بها داشته، برای این حوزه کمرشکن است. مشکل بزرگ‌تر این است که نه تنها این افزایش ۲۰‌درصدی بودجه کفاف هزینه‌های نیروگاه را نمی‌دهد، بلکه عملا به دلیل عدم‌تامین به موقع و پرداخت نقدی آن، بیش از پیش به مشکلات دامن می‌زند.
کمبود نقدینگی در شرایطی که یک نیروگاه ناگزیر به پرداخت بیمه و مالیات است، دردسرهای بسیاری را به دنبال دارد، چرا که در نهایت این سازمان‌ها با نیروگاه‌های دولتی هم مانند غیردولتی‌ها برخورد می‌کنند. در واقع دیرکرد در پرداخت حق بیمه یا مالیات، مشمول جرایم سنگینی است که گاهی شرکت‌ها در پرداخت آنها ناتوان هستند. از همین لحاظ نیز امسال سال بسیار دشواری برای ما بود، چرا که با وجود همه این مشکلات باید نیروگاه را با حداکثر ظرفیت در مدار نگه می‌داشتیم.
البته من بر این باورم که نوعی فرهنگ دلسوزی و تلاشگری در مجموعه وزارت نیرو نهادینه شده که سبب شده همه کارکنان و پرسنل این حوزه برای انجام وظایف خود از دل و جان مایه بگذارند. در نیروگاه بعثت هم همه پرسنل تا جایی که توان دارند برای انجام وظایف و ماموریت‌های خود تلاش می‌کنند.

نیروگاه بعثت در یک دوره زمانی به منظور تامین منابع مالی‌‌‌ خود برای ارائه خدمات کارشناسی یا خدمات تعمیراتی به بقیه‌‌‌ صنایع، برنامه‌ریزی کرده بود. آیا در این مسیر توانستید به اهداف تدوین شده دست یابید؟
واقعیت این است که حضور در این عرصه‌ها از سوی یک سازمان دولتی با مانع جدی به نام قوانین و مقررات مواجه است. در حقیقت این‌نیروگاه به عنوان یک مجموعه دولتی برای حضور در یک مناقصه با بوروکراسی جدی اداری روبه‌رو است. این در حالی است که شرکت‌های خصوصی فعال در این عرصه عمدتا سریع‌‌‌تر و چابک‌‌‌تر عمل کرده و قادرند با سرعت بیشتری تصمیم بگیرند.
اما این مجموعه با توجه به دولتی بودن، علاوه بر اینکه ساختار اداری حجیم و کندی داشته و به دلیل بوروکراسی‌های موجود امکان تصمیم‌گیری سریع را نیز ندارد، قادر به رقابت با شرکت‌های خصوصی که عمدتا در ساختارهای اقتصادی منطقی و با احتساب سود و زیان اداره می‌شوند را ندارد و به همین دلیل است که عمده مناقصات را به رقیبان خود در بخش‌خصوصی واگذار می‌کند.
نکته بسیار کلیدی دیگر این است که یک شرکت دولتی برای حضور در مناقصات یا تامین تجهیزات برای یک پروژه ناگزیر به حرکت در چارچوب آیین‌نامه‌های دولتی است. در حقیقت ساختار این آیین‌نامه‌ها به شکلی است که تامین تجهیزات را برای شرکت‌های دولتی تسهیل و انجام فعالیت‌های پیمانکاری را برای آنها دشوار می‌کند.
به هر حال این مجموعه تلاش کرده تا با تنوع‌بخشی به منابع تامین مالی نیروگاه، تا حدی این شرایط دشوار را مدیریت کند، اما متاسفانه این امر محقق نشد. رکود حاکم بر کشور، کاهش میزان مناقصات و کمبود منابع مالی در بخش تولید و نیروگاهی هم به این مساله دامن زده و به نظر می‌رسد با وجود قوانین دست‌و پاگیری که در حوزه پیمانکاری با آن مواجه هستیم، توان رقابت با شرکت‌های خصوصی را نخواهیم داشت.

از دیدگاه شما در مدار نگه داشتن نیروگاه‌های قدیمی کم بازده برای صنعت برق اقتصادی‌تر است یا احداث و راه‌اندازی نیروگاه‌های جدید؟
پیش از هر چیز باید اصلی‌ترین منابع هدررفت انرژی درکشور را شناسایی و برای آنها چاره‌اندیشی کرد. به عنوان مثال در خصوص سوخت، بیشترین میزان هدررفت انرژی مصارف خانگی و خودروها هستند. برنامه‌ریزی برای کاهش این سطح از اتلاف انرژی اولین و مهم‌ترین گام برای اصلاح ساختارهای اقتصاد انرژی در کشور محسوب می‌شوند.
اما در مورد نیروگاه‌های فرسوده و کم بازده باید گفت که تامین منابع مالی و تجهیزات برای نوسازی نیروگاه‌های فرسوده و افزایش راندمان آنها قاعدتا از نظر اقتصادی مقرون به صرفه‌تر است. اما مشکل اینجاست که صنعت برق منابع مالی لازم را برای هیچ یک از این اقدامات در دسترس ندارد. از همین رو باید به این مساله فکر کنیم که اگر امروز نیروگاه بعثت به دلیل فرسودگی یا راندمان پایین از مدار خارج شود، آیا جایگزینی برای تامین ظرفیت تولید این نیروگاه داریم؟
قطعا در شرایطی که با ناترازی تولید و مصرف برق مواجه هستیم، جایگزین کردن این نیروگاه‌های قدیمی مشمول هزینه گزافی است که تامین آن برای صنعت برق دشوار و حتی غیرممکن است. ضمن اینکه حذف نیروگاه‌های کم بازده از مدار در شرایط فعلی به خاموشی‌هایی منجر می‌شود که بدون تردید خسارات جبران‌ناپذیری را به بخش خانگی، صنعتی و سایر حوزه‌ها وارد خواهد کرد.
البته نمی‌توان از این مساله چشم پوشید که نیروگاه‌های قدیمی راندمان پایین‌تر و مصرف سوخت بالاتری دارند، اما نکته این است که در شرایط کنونی صنعت برق آیا انتخاب دیگری به جز در مدار نگه داشتن این نیروگاه‌ها داریم؟ قطعا پاسخ این سوال منفی است. بنابراین انتخاب بین حفظ نیروگاه‌های کم بازده و ساخت نیروگاه‌های جدید مشمول پیچیدگی‌های بسیار زیادی است.
به هر حال به نظر می‌رسد در شرایط فعلی تصمیم وزارت نیرو حفظ نیروگاه‌‌‌های موجود بوده، اما این امر مستلزم حل و فصل مسائلی است که در خصوص این نیروگاه‌ها با سازمان محیط‌زیست وجود دارد. اما در نهایت امیدواریم که منابع لازم برای احداث نیروگاه‌های جدید فراهم شده و نیروگاه‌های قدیمی و کم بازده از مدار خارج شوند.

نیروگاه بعثت ظرف سال‌های اخیر نوسازی و بهسازی داشته است؟
قرارداد مربوط به نوسازی نیروگاه امضا شده است اما در حال حاضر با تغییر مدیریت و تغییر رویکردهای مربوط به مباحث زیست محیطی این موضوع معوق ماند. البته امیدواریم به زودی این مسائل حل شده و نیروگاه بعثت، نیز وارد مرحله نوسازی شود. چرا که در نیروگاه طرشت هم که یکی از قدیمی‌ترین نیروگاه‌های تهران است، واحدهای قدیمی از مدار خارج شده و ساخت واحدهای جدید، در مرحله فونداسیون است.
به طور کلی باید گفت که حفظ وضعیت موجود، وظیفه همه ما در صنعت برق بوده و در شرایط حاضر نیز هیچ انتخاب دیگری وجود ندارد، مگر اینکه شرکت‌های خصوصی به موضوع سرمایه‌گذاری در صنعت برق و حوزه نیروگاهی و تجدیدپذیر ورود کرده و آن بخش از نیاز صنعت برق کشور که توسط نیروگاه‌های قدیمی تامین می‌شود را جایگزین کنند.

از نگاه بسیاری از کارشناسان ورود نیروگاه‌های دولتی به بورس، کارکردهای این بخش را تضعیف می‌کند. دیدگاه شما در این خصوص چیست؟
مساله‌ای که در مورد خرید و فروش برق در بورس وجود دارد، به تولیدکنندگان دولتی یا خصوصی برق ربطی ندارد و بیش از هر چیز ناشی از نگاه دولت به برق است. نگرش دولت نسبت به برق به عنوان یک خدمت عمومی است نه کالای اقتصادی و همین مساله سازوکارهای خرید و فروش برق را دچار مشکلات پیچیده‌ای می‌کند.
نکته کلیدی‌تر این است که اگر قرار بود برق به عنوان یک کالای اقتصادی در بورس معامله شود، قطعا نیروگاه‌های قدیمی و کم بازدهی مانند بعثت توان رقابت با سایر تولیدکنندگان را نداشت و به شکل طبیعی از روند تولید خارج می‌شد. اما وقتی به برق به عنوان یک خدمت عمومی نگریسته می‌شود، قاعدتا دولت ناگزیر می‌شود زیان انباشته ناشی از تولید برق توسط نیروگاه‌های قدیمی و کم بازده را جبران کند.
قاعدتا نیروگاه‌هایی که در یک فضای رقابتی نظیر بازار یا بورس برق حضور می‌یابند باید سطح راندمان مشابه و نزدیک به هم داشته باشند. چرا که قطعا نیروگاه‌های قدیمی با اختلاف راندمان بالا قادر به رقابت برابر با سایرین نیستند. ضمن اینکه نیروگاه‌های دولتی با وجود تعداد بالای پرسنل، هزینه‌های سربار و مواردی از این دست حتی در صورت داشتن راندمان بالا هم نمی‌توانند با یک نیروگاه خصوصی که قاعدتا در یک ساختار چابک اقتصادی مدیریت می‌شود، رقابت کنند.
از این رو سازوکار بورس و بازار رقابتی برق در صورتی می‌تواند به اصلاح اقتصاد برق کمک کند که نگرش دولت نسبت به این کالا تغییر کند و برق به عنوان یک کالای اقتصادی با قیمت تمام شده و بهای فروش مشخص شناخته شود.