یادداشت رسیده | درس هایی از ماجرای سرقت نفت ایران در دریای عمان
یادداشت رسیده | درس هایی از ماجرای سرقت نفت ایران در دریای عمان
حوزه/ تقابل و تنش میان ایران و آمریکا، امری ذاتی و هویتی است، نه ناشی ‌از برخی سوء‌تفاهمات سطحی و بچه‌گانه؛ بنابراین تلاش جریان غربگرا برای اتخاذ سیاست ذلیلانه "تنش‌زدایی، دیپلماسی التماسی، عقب نشینی از حقوق هسته‌ای" و ... نه تنها هیچ آورده‌ای برای کشورمان در بر نخواهد داشت، بلکه موجب معطلی هشت ساله اقتصاد برای انجام توافقات نافرجام و بی‌حاصل و بلکه مضر برجامی خواهد گشت.

به گزارش نبض‌انرژی،به نقل از خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام رسول رضایی، پژوهشگر حوزه علمیه اصفهان در یادداشتی آورده است :

     ۱. بحمدالله جمهوری اسلامی ایران امسال در حالی به استقبال مراسم ۱۳ آبان و  سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و روز ملی استکبارستیزی رفت که دلیرمردان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی موفق شدند بار دیگر هیمنه پوشالی نظامی آمریکا را درهم شکسته و در عرصه بین‌المللی به نمایش بگذارند.

     ۲. احمق‌های درجه یک آمریکایی به رغم تجربه تحقیرآمیز اسارت تفنگدارانشان در جزیره فارسی و همچنین سابقه برخورد قاطع ایران با دزدی دریایی بریتانیا، وسوسه شدند در دریای عمان – درست زیر پنجه اقتدار ایران – دست به راهزنی دریایی بزنند. پیامد این بلاهت و سفاهت آمریکایی کاملا مشخص بود: پاس گل دادن به طرف ایرانی و فراهم کردن فرصت مجدد برای قدرت‌نمایی ایران و نهایتا فرار مقهورانه و ذلت‌بار ناو آمریکایی پس از چند ساعت تنش با نیروی دریایی سپاه.

     ۳. درس عبرت جدید تفکر انقلابی به ارتش چشم‌آبی‌های یانکی و همچنین به احمق‌های درجه اول کاخ سفید این بود که گزینه‌های موهوم روی میز (گزینه حمله نظامی) برای تهدید و ترساندن ملت غیور ایران هیچگونه کارآیی نداشته و نخواهد داشت.

     ۴. همچنین این پالس به گرگ‌های متمدن نمای غربی ارسال گردید که هرگونه ماجراجویی و تعرض احتمالی علیه منافع کشورمان به سرنوشت دستگیری ملوانان متجاوز آمریکایی در سال ۲۰۱۶، سقوط هواپیمای گلوبال هاوک آمریکا در سال ۲۰۱۹ و توقیف کشتی نفتکش انگلیسی در سال ۲۰۱۹ دچار خواهد شد.

     ۵. و اما درسی که برخی از مرعوبین جریان کدخدامحور و مدعیان اصلاح طلبی باید از این قضیه بگیرند و آن را می بایست هر روز و روزی سه مرتبه قبل و بعد از غذا  برای خود و هم‌حزبی‌هایشان باز تکرار  نمایند_ تا بلکه بهبود و اصلاحی در افکار پوسیده و غربزده آنها ایجاد شود_ آنست که :

 رویکرد “دکترین مقاومت، درونگرایی، خودباوری، خوداتکایی، بهبود توانمندیهای  نظامی و موشکی و هسته‌ای و … “، بمنظور رسیدن به مرزهای خودکفایی و جامه تحقق پوشانیدن به آیه شریفه (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللّهِ وَ عَدُوَّکُمْ) بمنظور ایجاد قدرت بازدارندگی نظامی در عرصه‌های مختلف، میبایست با قدرت و سرعت هر چه بیشتر تداوم داشته باشد.

این دست امور اقداماتی کاملاً لازم، دینی، عقلانی و تجربی است که برای حفاظت از منافع کشور در برابر زیاده‌خواهی‌های استعمارگران  بین‌المللی و در مقابل چشم طمع گرگ‌های کروات پوش غربی به شدت مورد نیاز است. و به تعبیر امام خمینی ره : “آرامشان نگذارید که آرامتان نمی گذارند “

     ۶. تقابل و تنش میان ایران و آمریکا، امری ذاتی و هویتی است، نه ناشی ‌از برخی سوء‌تفاهمات سطحی و بچه‌گانه؛ بنابراین تلاش جریان غربگرا برای اتخاذ سیاست ذلیلانه “تنش‌زدایی، دیپلماسی التماسی، عقب نشینی از حقوق هسته‌ای” و … نه تنها هیچ آورده‌ای برای کشورمان در بر نخواهد داشت، بلکه موجب معطلی هشت ساله اقتصاد برای انجام توافقات نافرجام و بی‌حاصل و بلکه مضر برجامی خواهد گشت.

برای فهم دقیق فضا، توجه به این جمله کاندولیزا رایس، وزیر خارجه اسبق آمریکا –در دوران جورج بوش پسر- خالی از لطف نیست: «شکی نیست که ایران مهم‌ترین چالش استراتژیک نظام تک‌قطبی برای ایالات متحده و خاورمیانه‌ای است که ما می‌خواهیم ببینیم.»

بنابراین نکته دقیقاً همان چیزی است که کاندولیزا رایس به زبان بی‌زبانی به آن اعتراف می‌کند. دعوای ایران و امریکا بر سر چند بشکه نفت، چند کیلو اورانیوم غنی‌شده و بُرد موشک‌ها نیست. اینها تنها نوک کوه یخ و نمودهای رویین چالشی عمیق‌تر هستند که در مرکز این تقابل وجود دارد. پس تقابل حقیقی بین حق و باطل است. جنگ فقر و غناست. جنگ بین مستضعفین و مستکبرین است، جنگ استعمارگر و مستعمره است؛ و کدام انسان بصیر و عاقلی است که هنوز متوجه عمق این جنگ نشده باشد!؟ مگر اینکه بسیار ساده لوح باشد، یا خود را به خواب زده باشد یا اینکه نفوذی و مامور مزدبگیر دشمن باشد.

     ۷. اقتدار و صلابت نظامی امروز کشور شاهدی است بر اینکه می‌توان آن را به سایر عرصه‌ها و میادین از جمله عرصه اقتصادی  تسری داد؛ به شرط آنکه به جوانان مومن انقلابی اعتماد کرده، کار را به دستان پرتوان جوان مبتکر ایرانی سپرده و چشم امید از چشم‌ابی‌های غربی فروبندیم و به جای نگاه به کدخدا، نگاه به خدا و ظرفیتهای دست‌نخورده داخلی داشته باشیم.

البته که این راهی هموار نیست و نیازمند مجاهدت و تلاش مستمر و فراوان است. اما این وعده الهی است که ” یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ” (محمد/۷)

     ۸. قضیه طمع آمریکا برای دزدی نفت ایران در دریای عمان نشان می‌دهد دولت تروریست یانکی‌ها به مذاکره و دیپلماسی نگاهی هویج و چماق‌گونه داشته، هدفی جز دیکته منافع نامشروع خود و اعمال فشارهای تحریمی بیشتر بر ایران اسلامی ندارد. نشان به آن نشان که از سویی به همراه سه کشور اروپایی بیانیه می‌دهد و ایران را به نشستن مجدد پای میز مذاکره و داشتن «حسن نیت» فرامی‌خواند، اما از سوی دیگر تهدید می‌کند و سعی دارد در روز روشن نفت ایران را مورد سرقت و تجاوز آشکار قرار دهد!.

     ۹. آمریکا بهتر از هر کسی می‌داند که این چماق‌ها و تهدیدها چقدر معتبر است. «جو سستاک» از اعضای سابق کنگره آمریکا می‌گوید: «در طول سال‌هایی که در نیروی دریایی و کاخ سفید بودم، درگیر آینده‌نگری، پیش‌بینی و ارزیابی چگونگی جنگ امریکا با ایران بودم. به طور خلاصه برآوردها حاکی‌از اینست که : وقوع چنین جنگی برای آمریکا افتضاح‌آمیز خواهد بود .»

به نظر می‌رسد این ارزیابی بیشتر و پیشتر از آنکه بر پایه پیشرفت‌های‌ موشکی و توانایی‌های فوق‌العاده نظامی ایران باشد، از موضوع دیگری ناشی می‌شود؛ و آن عبارتست از: “قدرت روحی، ایمان مستحکم، شجاعت، مقاومت و نترسیدن حافظان و پاسداران این آب و خاک از هیمنه پوشالی آمریکا”.

کما اینکه قرآن کریم در وصف آرامش و شجاعت مومنان واقعی در مصاف با دشمن میفرماید:

أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللّهِ لاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (یونس/۶۲)

خداوند بر درجات سید شهیدان اهل قلم _شهید مرتضی آوینی_ بیفزاید که پیرامون لزوم استقامت و نهراسیدن از دبدبه و کبکبه ظاهری دشمن می‌فرمود: شیطان حکومت خویش را بر ضعف‌ها و ترس‌ها و عادات ما بنا کرده است، و اگر تو نترسی و از عادات مذموم خویش دست برداری و ضعف خویش را با کمال خلیفهْ اللهی جبران کنی، دیگر شیاطین را بر تو تسلطی نیست”

     ۱۰. خلاصه آنکه اگر بر «ضعف‌ها، ترس‌ها و عادات» خود فائق آمدیم، آنگاه بسیاری از ناشدنی‌ها شدنی می‌شوند. امروز ما به امثال حاج قاسم‌های سلیمانی نه در جنگ ارضی بلکه در عرصه نبرد ارزی و اقتصادی نیازمندیم تا ان‌شاءالله خرمشهرهای اقتصادی را از سلطه فرصت‌طلبان نفوذی و از چنگال مدیران ناکارامد، لیبرال، تنبل، پشت‌میزنشین، دنیازده، کاخ نشین، اختلاسگر، برجام‌زده، لواسان‌نشین، و … آزاد کنیم و در ادامه زمینه را برای تحقق جامعه اسلامی و تمدن نوین اسلامی و طلوع خورشید عظمای ولایت مهیا سازیم.