رئیس دفتر مرکز مطالعات انرژی وین مطرح کرد: “صادرات گاز” از خطای استراتژیک ایران تا فریب روسی
رئیس دفتر مرکز مطالعات انرژی وین مطرح کرد: “صادرات گاز” از خطای استراتژیک ایران تا فریب روسی
وی تاکید کرد: وارد ساختن گاز به کانون معادلات سیاسی، امنیتی ایران، نیازمند یک بازنگری اصولی در ساختار سیاست خارجی کشور است. تمرکز سیاست خارجی و منطقه‌ای بر روی تعداد محدودی از کشورها، دیپلماسی انرژی ایران را آسیب‌پذیر و شکننده کرده است.

رئیس دفتر مرکز مطالعات انرژی وین گفت: صادرات گاز از طریق خط لوله، منافع آنی در پی ندارد. برای نهادینه شدن و پایداری منافع اقتصادی، سیاسی و استراتژیک، یک دوره ده ساله آرامش و امنیت ضروری است. ایران به دستاوردهای گازی، همانند نفت نگاه می‌کند. این خود یک خطای استراتژیک گازی است که همسایگان ما به آن واقف بودند و به خوبی از آن بهره‌برداری کردند.

به گزارش نبض‌انرژی،فریدون برکشلی در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، با بیان اینکه ایران با ۳۴ تریلیون متر مکعب گاز طبیعی پس از روسیه دومین ذخایر گاز طبیعی جهان را در اختیار دارد، اظهار داشت: کل ذخایر گاز طبیعی خاورمیانه بالغ بر ۸۰ تریلیون متر مکعب است که ۴۲ درصد گاز طبیعی دنیاست. نیمی از ذخایر گاز طبیعی ایران در خشکی و نیم دیگر در فلات قاره قرار دارد.

ایران 13 برابر صادرات گاز، مصرف داخلی دارد

وی افزود: مصرف داخلی گاز طبیعی ایران بالغ بر ۲۴۴ میلیار متر مکعب است، اما حجم صادرات گاز ایران فقط ۷ درصد کل مصرف داخلی است. به عبارت دیگر مصرف داخلی گاز تقریبا ۱۳ برابر صادرات است. دریافت‌کنندگان گاز ایران ترکیه و عراق هستند که طبق آمار مجمع جهانی کشورهای صادرکننده با خرید ۱۷ میلیارد متر مکعب در سال در جمع حدود 2.4 میلیارد دلار درآمد نصیب ایران می‌کند، چنانچه این رقم را براساس نرخ دلار آزاد حساب کنیم، همین میزان صادرات گاز، در آمدی خیلی بیشتر از فروش داخلی برای ایران دربردارد.

شوروی از بازار ایران حذف شد

رئیس دفتر مرکز مطالعات انرژی وین تصریح کرد:  ایران در رژیم گذشته به شوروی سابق گاز صادر می‌کرد و از محل منابع مالی آن ذوب آهن اصفهان خریداری شد. این رابطه در همان سال اول پیروزی انقلاب اسلامی، متوقف شد. ایران تا پیش از انقلاب نظر مثبتی در مورد بهره‌برداری از منابع گازی نداشت. میادین هم که کشف و شناسایی، در مسیر کشف نفت و گاه به طور اتفاقی شناسایی شدند. در واقع جهان هم نفت‌محور بود و منشا اصلی انرژی جهان محسوب می‌شد. برنامه‌های کاوش برای پیدا کردن ذخایر گاز در سال‌های پس از پیروزی انقلاب آغاز شد. آنطور که امروز اقتصاد ایران را می‌توان گازمحور دانست.

چرا خط لوله صلح به جایی نرسید؟

وی ادامه داد: اولین تلاش‌های ایران برای صادرات گاز در دهه ۱۳۶۰ با طرح خط لوله صلح بین جمهوری اسلامی ایران، پاکستان و هندوستان شکل گرفت. تلاش‌های زیادی صورت گرفت. مذاکرات طولانی و نفس‌گیری بین سه کشور در جریان بود. ایران از این بابت خط لوله انتقال گاز را خط لوله صلح نامید که بر این باور بود که خط لوله گاز می‌توانست به تنش‌زدایی و بهبود روابط پاکستان و هندوستان کمک کند. در واقع دیپلماسی خط لوله گاز ایران در آن مقطع و براساس تقویت و ارتقا همبستگی کشورهای منطقه طراحی شد. اما در عمل همین اختلافات و بی‌اعتمادی بین پاکستان و هند، عامل اصلی وقفه و عدم تحقق خط لوله آسیایی شد. به علاوه خطوط لوله در داخل پاکستان به ناچار می‌بایستی از مناطق ناامنی مانند بلوچستان متعلق به پاکستان عبور می‌کرد که دولت اسلام‌آباد هنوز نفوذ کاملی بر آنها نداشت. این مسئله به خصوص برای هندی‌ها نگران‌کننده بود. در تمام جلسات به مکانیسم مدیریت و کنترل مناطقی در داخل پاکستان که دولت مرکزی کنترل کافی نداشت اشاره می‌شد. حتی در جلساتی موضوع باز کردن پای صلح‌بانان سازمان ملل به منطقه هم به میان می‌آمد. البته در مقابل استدلال ایران هم بر این پایه بود که خط لوله گاز، خود به تغییر شرایط کمک می‌کرد.

حمایت روس‌ها از خط لوله آسیایی؛ در حد حرف

برکشلی تاکید کرد: مسکو از ایده احداث خط لوله گاز آسیایی حمایت می‌کرد. روسیه برای همکاری مالی و فنی برای احداث خط لوله اعلام آمادگی کرد. البته فرایند کمک به عملیاتی‌سازی خط لوله گاز آسیایی توسط روسیه، همواره در حد بیان و کلام، باقی ماند و این کشور هرگز در عمل برای حل و فصل اختلافات مختلف میان کشورها قدمی برنداشت.

خسارتی که روس‌ها به ایران و اروپا وارد کردند

وی خاطرنشان کرد: روسیه در مورد گاز و صادرات آن از طریق خط لوله اهداف و استراتژی طویل مدت دارد. این مسئله‌ای است که در ایران مورد توجه قرار نداشت. روسیه از حضور گاز ایران در اروپا سخت در هراس بود. در واقع حمایت روسیه از احداث خط لوله آسیایی، باز داشتن ایران از توجه به انتقال گاز به اروپا بود. صادرات گاز از طریق خط لوله یکی ارکان اصلی سیاست و استراتژی اروپایی و منطقه‌ای روسیه است. در آن سال‌ها برخی از کارشناسان ما نسبت به سیاست بازدارندگی ایران از تبدیل به یک رقیب گازی در اروپا اطلاع و بلکه اطمینان حاصل کرده بودند. ایران تنها کشوری است که می‌توانست با عرضه گاز خود در اروپا، میزان وابستگی و آسیب‌پذیری این قاره در مقابل روسیه را کاهش دهد.

قطر نقشی در بازار گاز دارد؟

رئیس دفتر مرکز مطالعات انرژی وین گفت: البته قطر هم از نظر ظرفیت گازی برای روسیه و ایران، خطری جدی است، اما قطر از همان اوایل در مسیر مایع‌سازی گاز و صادرات ال.ان.جی. وارد شد. گازطبیعی مایع‌شده، ابعاد استراتژیک محدودی دارد و مانند نفت‌خام محسوب می‌شود. شرایط جغرافیایی قطر هم به آن کشور شرایط قدرت‌نمایی منطقه‌ای نمی‌دهد.

نفت، لوله‌های گاز را محاصره کرد

وی تاکید کرد: سالیان طولانی اتکا به نفت و دیپلماسی نفتی، ایران را از پرداختن به اهمیت و ظرفیت‌های بسیار مهم عرضه گاز و نقش استراتژیک منطقه‌ای آن دور نگاه داشته است. البته ایران در باب خط لوله گاز آسیایی و دوری از اروپا، تنها فریب روسیه را نخورد، بلکه ورود به بازارهای منطقه‌ای و عبور از مرزها، باید فارغ از تنش و دغدغه‌های سیاسی و امنیتی باشد. ایران به مدت هفت سال با کشورهای اروپایی روابطی ضعیف و پایین‌تر از سفیر داشت.

خطای استراتژیک ایران چه بود؟

برکشلی توضیح داد: جغرافیای ایران شرایط طبیعی ویژه‌ای را برای کشور فراهم آورده است. ایران ۱۵ همسایه خشکی و آبی دارد. با بیشتر آنها خیلی روابط صمیمانه‌ای ندارد. حمله صدام به خاک جمهوری اسلامی، جنوب کشور را به کانون توجهات استراتژیک ایران تبدیل کرد. بخش مهم و اصلی ظرفیت‌های استراتژیک کشور در محور جنوب مصروف شد. صادرات گاز از طریق خط لوله، منافع آنی در پی ندارد. برای نهادینه شدن و پایداری منافع اقتصادی، سیاسی و استراتژیک، یک دوره ده ساله آرامش و امنیت ضروری است. ایران به دستاوردهای گازی، همانند نفت نگاه می‌کند. این خود یک خطای استراتژیک گازی است که همسایگان ما به آن واقف بودند و به خوبی از آن بهره‌برداری کردند. ترکیه مسیر اروپا را مسدود کرده و خود را کریدور گازی مدیترانه و اروپا کرده است. پاکستان هم شاید از گاز مجانی استقبال کند، اما پولی برای گاز و احداث خط لوله هزینه نمی‌کند.

وی تاکید کرد: وارد ساختن گاز به کانون معادلات سیاسی، امنیتی ایران، نیازمند یک بازنگری اصولی در ساختار سیاست خارجی کشور است. تمرکز سیاست خارجی و منطقه‌ای بر روی تعداد محدودی از کشورها، دیپلماسی انرژی ایران را آسیب‌پذیر و شکننده کرده است.