علیاکبر قاضیزاده، روزنامهنگار پیشکسوت برای اهالی رسانه و فرهنگ، آشنا و قابل احترام است؛ کسی که در عرصههای روزنامهنگاری، تدریس روزنامهنگاری، ترجمه، طنزنویسی و … فعالیتهای اثرگذاری داشته و دارد. وی با بیان اینکه “مطبوعات در چند دوره مختلف دچار رکود شده، اما نه به این شدت این روزها”، اظهارکرد: بعد از به توپ بستن […]
علیاکبر قاضیزاده، روزنامهنگار پیشکسوت برای اهالی رسانه و فرهنگ، آشنا و قابل احترام است؛ کسی که در عرصههای روزنامهنگاری، تدریس روزنامهنگاری، ترجمه، طنزنویسی و … فعالیتهای اثرگذاری داشته و دارد.
وی با بیان اینکه “مطبوعات در چند دوره مختلف دچار رکود شده، اما نه به این شدت این روزها”، اظهارکرد: بعد از به توپ بستن مجلس در دوره محمدعلی شاه قاجار و تعطیلی مطبوعات، مردم یک باره عادت خواندن روزنامه و نشریه را از دست دادند. بعد از آن واقعه سرخوردگی در مردم به وجود آمد که آنها را از روزنامهها دور کرد. بعد از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ نیز چنین شرایطی به وجود آمد.
روزنامهنگار پیشکسوت یکی از مهمترین دورههای تاریخ مطبوعات ما زمان ملی شدن صنعت نفت ـ از سال ۱۳۲۸ تا مرداد ۳۲ ـ دانست و افزود: مطبوعات در این دوران رونق خوبی داشتند. اما پس از کودتا رنگ و روی مطبوعات عوض شد و دیگر خبری از آن مطالب آتشین و تیترهای که از آنها شعله بلند میشد، نبود و بسیاری از مطبوعات تعطیل شدند. در آن دوره نیز همانگونه که جلال آلاحمد در یکی از مقاله هایش یادداشت کرده است، روشنفکران، ناامید، سرخورده و بیاعتماد شده بودند و رابطه میان مطبوعات و مردم بار دیگر ناخوشایند شد.
قاضی زاده ادامهداد: دوره دیگر نیز به قضایای بعد از دوم خرداد برمیگردد. در آن زمان نیز مردم به روزنامه خریدن و خواندن عادت کرده بودند. شرایط روزنامهها نیز در آن دوران خوب بود. به عنوان مثال خوب یادم است که روزنامه ما سه بار در روز و با اخبار جدید منتشر میشد. بسیاری از مردم دو یا سه روزنامه در روز میخریدند، یعنی یک روزنامه برایشان کفایت نمیکرد؛ اما اتفاقات تلخ آن زمان باعث شد که این رابطه خوب ماندگار نباشد.
وی با اعتقاد بر اینکه وضع امروز مطبوعات فقط به خاطر شیوع ویروس کرونا نیست، یادآور میشود: کرونا این روند را تشدید و تسهیل کرد. ما پیش از کرونا نیز در سراشیبی قرار داشتیم. کرونا جان آخر مطبوعات را گرفت و قشر اندکی که عادت به روزنامه خریدن داشت را فراری داد؛ این در حالی است که اصولا رسانه اگر مخاطب نداشته باشد و نتواند تاثیر بگذارد، دیگر خاصیتی ندارد.
قاضیزاده یادآورشد: از چند سال پیش بارها گفتهام که بهترین کاری که برای بهبود وضعیت مطبوعات میشد انجام داد این بود که روزنامهنگاران دانستههایشان را تقویت کنند. آن زمان مشکل عمده فضای مجازی و رسانههای نوین بود و پیشنهاد من اینکه روزنامهنگاران باید دنبال مهارتهایی بروند که از تلفنهای همراه و تکنولوژیهای نوین برنمیآید؛ گزارشها و یادداشتهای خوب بنویسند، توان روزنامهنگاریشان را تقویت کنند، بار دیگر خبرنویسی و گزارشنویسی یاد بگیرند، عادت کپی کردن را فراموش کنند و از تحریریهها خارج شوند و به میان مردم بروند؛ تا شاید بتوانند مطالبی در روزنامهها بگنجانند که مردم دوباره راغب شوند و به خواندن مطبوعات عادت کنند. اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد.
قاضی زاده در پایان خاطرنشانکرد: الان متاسفم که این را میگویم، اما برگرداندن مردم به روزنامه آن هم با توجه به فضای مجازی، کار بسیار دشواری شده است. میتوان توصیه و موعظه کرد، اما واقعیت این است که این گودال بسیار عمیق شده است. متاسف میشوم وقتی کنار دکه میروم و میبینم روزنامهها فروش نرفتهاند. در این مدت خیلی از روزنامهها و مجلهها تعطیل و خیلی از روزنامهنگاران تعدیل شدند.