خطرات جنگ قره باغ در حوزه انرژی
خطرات جنگ قره باغ در حوزه انرژی
شفر اظهار داشت نبرد دو کشور در نزدیکی‌های خطوط انتقال انرژی و نیز خطوط راه‌آهن ترکیه و اروپا در حال انجام است که خطرآفرین است. براندا شفر همچنین از تهدید نیروگاه هسته‌ای متسامور ارمنستان و نیز از سد مینگچویر در آذربایجان نام برد که ممکن است هدف موشک‌های هدایت‌شونده دو طرف قرار گیرند و خسارات جبران‌ناپذیری بر جا بگذارند.

علی آهنگر- جنگ در آذربایجان و ارمنستان ریشه در سالهای ۱۹۱۷ به بعد دارد. زمانی که روسیه تزاری مغلوب آتش بلشویک‌ها شد و از جنگ دست کشید. با کنار رفتن سربازان روسیه از میدان جنگ، متحد پیشین یعنی عثمانی موقعیت را مناسب دید تا با جمعیت ارمنی ساکن در شرق تسویه حساب کند.

به گزارش “نبض انرژی” ،  حاصل آنچه که در تاریخ از آن با عنوان نسل‌کشی ارامنه یاد می‌شود، دود آهی است که در سینه ارمنیان نشست و کشور تازه‌ای بود که با نام جمهوری آذربایجان در سال ۱۹۱۸ بر نقشه جغرافیا ظاهر شد. بدین‌سان بود که سه جزء آشتی‌ناپذیر به نام ترکیه، آذربایجان و ارمنستان در منطقه قفقاز برای همیشه شکل گرفت. برای درک بهتر اوضاع کنونی خوب است نگاهی از درون به کشورهای درگیر در منازعه‌ای طولانی داشته باشیم. نخست مطلب را از آذربایجان آغاز می‌کنیم.

باکو؛ شهرآتش جاودان

وقتی از آذربایجان سخن می‌گوییم، یک‌راست به چشمه‌ای هدایت می‌شویم که «از آن روغنی می‌جوشد که گرچه برای خوردن مناسب نیست اما برای سوزاندن مناسب است». این تعبیری است که مارکوپولو در قرن سیزده میلادی از چشمه‌ای دارد که در اطراف باکو جریان داشت. باکو، سرزمینی است که از دوران باستان به «شهر ستون‌های آتش فروزان جاودان» شهرت داشت. شهر، زان آتشی که نمیرد همیشه در دل داشت. باکو، شهر آتش جاودان، بخشی از ایران بود که در اثر جنگ‌های ایران و روس و قرارداد ترکمنچای در ۱۸۲۸ از ایران جدا و به روسیه الحاق شد.

نفت در این منطقه جریان داشت و تا سال ۱۸۷۲ چاه‌های نفت به صورت دستی کنده می‌شد، اما از این سال به بعد پای دکل به باکو باز شد. با آمدن دکل، در طول کمتر از سه سال در باکو بیش از بیست پالایشگاه کوچک و بزرگ ساخته شد. در همین دوران یک شیمیدان بزرگ به نام رابرت نوبل سوئدی و برادرانش هم در باکو سر درآوردند. رابرت و برادرش لودویک، با دانش و ثروت سرشاری که داشتند از نفت باکو برای خود شهرتی عالمگیر فراهم آوردند، به گونه‌ای که فقط چند سال بعد لودویک «سلطان نفت باکو» در جهان لقب گرفت. نفت باکو در این زمان با امپراتوری بی‌همانند راکفلر در آمریکا کوس برابری و رقابت سر داده بود.

تولید نفت باکو که تا سال ۱۸۷۴ کمتر از ششصد هزار بشکه بود، ده سال بعد به ده میلیون و هشتصد هزار بشکه رسید و بیش از ۲۰۰ پالایشگاه در اطراف باکو با کار شبانه‌روزی خود چنان کوهی از دود به راه انداخته بودند که باکو «شهر سیاه» لقب گرفت. بوی دود و نفت باکو کم‌کم به مشام روچیلدها، معروف‌ترین خانواده یهودی در اروپا رسید. نفت روسی دل از روچیلدهای فرانسه ربود. از معروفترین افراد خانواده روچیلدها که دلداده نفت باکو شده بود، بارون ادوارد نام داشت. روچیلدها در سال ۱۸۸۳ کمپانی «نفت دریای سیاه و خزر» را به‌وجود آوردند و بدین‌سان برای سالیان زیادی در باکو و نفت آن ریشه دواندند.

کشور ده میلیون نفری آذربایجان در حال حاضر بیش از ۷ میلیارد بشکه ذخایر نفتی اثبات شده و بیش از دو تریلیون و شش میلیارد متر مکعب ذخایر گازی دارد و منابع هیدروکربوری، بیش از ۸۰ درصد صادرات این کشور را به خود اختصاص می‌دهد.

وجود همین منابع و ذخایر عظیم هیدروکربوری است که پای اسراییل را پس از فروپاشی شوروی و استقلال جمهوری‌های آسیای میانه، به آذربایجان باز کرد. حیدر علی‌اف در دیدار ماه اوت ۱۹۹۷ خود با بنیامین نتانیاهو اظهار داشت: «جمهوری آذربایجان به دنبال کمک‌های فنی و تخصصی اسراییل است و سعی دارد منبع تأمین نفت اسراییل باشد». در حوزه انرژی شرکت اسراییلی سونول از پرنفوذترین شرکت‌های استخراج نفت در آذربایجان است.

اسراییل با مشارکت در خط لوله باکو – تفلیس- جیحان و انتقال نفت آذربایجان به دریای مدیترانه، بیش از ۳۰ درصد از نیازهای نفتی خود را از این طریق تامین می‌کند. پروژه‌های دیگری همچون خط لوله باکو- تفلیس-ارزروم و پروژه «ترانس خزر» و نیز خط لوله عظیم «ناباکو» از جمله طرح‌هایی هستند که آذربایجان را جزو کریدور انرژی شرق به غرب قرار می‌دهد.

بر خلاف آذربایجان، در ارمنستان هیچ خبری از شکوه نفت و انرژی نیست. در دل کوهستان‌های سر به فلک کشیده‌ی کوچک‌ترین کشور قفقاز، ذره‌ای از انرژی‌های فسیلی یافت نمی‌شود.

زمستان‌های طاقت‌فرسای بیش از سه میلیون تن از مردم این کشور با گاز آذربایجان گرم می‌شد که در سال ۱۹۹۳ در پی وقوع جنگ بین دو کشور برای همیشه قطع شد.

خط لوله گرجستان نیز توسط آذربایجان منفجر شد و کشور را در سرمای سخت این کشور بی‌حرارت گذاشت. برق و تولیدات الکتریکی از عمده منابع انرژی‌زای ارمنستان بود که آن‌هم با سوخت حرارتی آذربایجان و یا از رودخانه‌های پرسرعت تامین می‌شد، چیزی که در سال‌های بعد با قطع سوخت حرارتی آذربایجان و کم‌آب شدن سدها کم فروغ گشت.

در حال حاضر نیروگاه هسته‌ای «متسامور» بعد از الکتریسیته، تنها منبع تامین‌کننده انرژی بی‌نهایت ناکافی ارمنستان محسوب می‌شود. مشکل انرژی در ارمنستان تا بدان حد حاد است که در یک نظرسنجی که توسط نشریه فرانسوی اخبار ارمنستان صورت گرفت، ۷۴ درصد از مصاحبه‌شوندگان، مسئله انرژی را مهم‌ترین مشکل ارمنستان اعلام کردند. مسئله تا آنجاست که سیستم آبگرم مرکزی این کشور برای شهرها با هیزم جنگل‌های اطراف گرم می‌شود.

از سوی دیگر، ارمنستان کشوری است که بین آذربایجان و ترکیه محاصره شده و از سوی هر دو کشور از سال ۱۹۹۳ تحریم است. این امر باعث شد که این کشور محصور در خشکی راهی بجز ایران‌، روسیه و گرجستان برای تامین نیازهای خود نداشته باشد.

با این توضیحات مشخص می‌شود که دو کشور آذربایجان و ارمنستان دارای مشکلات ریشه‌ای و بنیادینی هستند. در این میان، مشکل ترکیه با ارمنستان بر سر دو موضوع است. ترکیه انتظار دارد ارمنستان از قره‌باغ دست بکشد و پیگیر به رسمیت شناخته شدن نسل‌کشی ارامنه در سال ۱۹۱۸ در مجامع بین‌المللی نباشد. دو موضوعی که به حیثیت و هویت وجودی ارمنستان باز می‌گردد.

وجود این اختلافات ریشه‌ای موجب شد که در صبح روز یکشنبه ۲۶ سپتامبر (۶ مهر ۹۹) نیکول پاشینیان، رئیس‌جمهور ارمنستان در بیانیه‌ای خبر از حمله آذربایجان به خاک این کشور دهد. او گفت طرف ارمنی ۲ هلی‌کوپتر و ۳ پهباد آذربایجان را ساقط کرد.

او در بیانیه‌اش به کل کشور وضعیت آماده‌باش و بسیج عمومی اعلام کرد. اقدامات مشابهی هم در آذربایجان صورت گرفت. ترکیه اعلام کرد با تمام امکانات مادی و معنوی خود در کنار آذربایجان می‌ایستد.

در پی تشدید درگیری بین دو کشور، نگرانی‌های بین‌المللی در خصوص امنیت انرژی در این منطقه بالا گرفت. «براندا شفر»، مشاور ارشد انرژی در مرکز تحقیقات FDD (بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها) در واشینگتن، در واکنشی به این عملیات اعلام کرد، خطوط انتقال گاز آذربایجان به اروپا در معرض تهدید قرار گرفته است. او بویژه از پروژه کریدور جنوب نام برد که تا انتهای سال ۲۰۲۰ به پایان می‌رسد و گاز شاه‌دنیز را به اروپا منتقل می‌کند.

در باور براندا شفر، این پروژه که امنیت انرژی در اروپا را دچار تحول بنیادین می‌کند، اکنون در معرض تهدید قرار گرفته است. شفر اظهار داشت نبرد دو کشور در نزدیکی‌های خطوط انتقال انرژی و نیز خطوط راه‌آهن ترکیه و اروپا در حال انجام است که خطرآفرین است. براندا شفر همچنین از تهدید نیروگاه هسته‌ای متسامور ارمنستان و نیز از سد مینگچویر در آذربایجان نام برد که ممکن است هدف موشک‌های هدایت‌شونده دو طرف قرار گیرند و خسارات جبران‌ناپذیری بر جا بگذارند.
بیشترین خطوط لوله نفت و گاز آذربایجان از شمال غرب این کشور به تفلیس جریان می‌یابد که می‌تواند در خطوط تماس دو کشور به طور جدی مورد تهدید قرار گیرد. در صورت بروز هر گونه حادثه برای خطوط نفت آذربایجان، بازار نفت با افزایش قیمت روبه‌رو خواهد شد.

در این میان، صدای قره‌باغ که ارمنیان آن را آرتساخ می‌نامند، گوشی برای شنیدن پیدا نمی‌کند که از دو سال پیش از فروپاشی شوروی، با تظاهرات مردمش، خود را جزیی از سرزمین مادری یعنی ارمنستان می‌داند.