امیرمحمد  زند با انتشار لحظاتی از مصاحبه دو سه سال قبل کوثری با فریدون جیرانی نوشت: خانم کوثری سلام خیلی ممنون که صادقانه و مشخصا دلیل آن همه فریاد با دستبندهای رنگین و آن همه تلاش و سینه چاکی را گفتید اما بهتر نبود برای اکران فیلمتون راه دیگری میرفتید؟ و از آن چیزی(سیاست) که […]

امیرمحمد  زند با انتشار لحظاتی از مصاحبه دو سه سال قبل کوثری با فریدون جیرانی نوشت:

خانم کوثری سلام
خیلی ممنون که صادقانه و مشخصا دلیل آن همه فریاد با دستبندهای رنگین و آن همه تلاش و سینه چاکی را گفتید اما بهتر نبود برای اکران فیلمتون راه دیگری میرفتید؟ و از آن چیزی(سیاست) که سر رشته ندارید و مردمی که بعضا چشم بر دهان هنرمندها دوخته اند پلی بی پایه برای آرزوهاتون نمی ساختید؟

آیا بهتر نبود اساسا به فیلم من عصبانی نیستم رای می‌دادید؟ و من و امثال من را گمراه در داشتن دغدغه معیشت مردم نمی کردید!؟ (شما و تیمتان)

می دانم که عصبانیت شما از عدم اکران تنها یک فیلمتون آنقدر بوده و هست که حتی جسارت و معرفت یه عذرخواهی ساده از مردم را ربوده اما شما چه؟ شما می دانستید وارد چه جنگی می شوید؟ و در قبال آن رای هایی که جمع کرده اید تا همیشه مسئولید!؟

تخم مرغ دانه ای دو هزار تومان و دلار تا این لحظه سی هزار تومانی و شرمندگی مردان بسیاری پیش زن و بچه هایشان بهترین اکران عصبانیت امثال شما نبود…

پ. ن: ببخشید من هم به عنوان یه آدم فرهنگی که نه به عنوان یک ایرانی حق خودم میدانم که دیگر سکوت نکنم و نظرم را بگویم.

پ. ن.شخصی: از قدیم گفتن بازی اشکنک داره، باران کوثری روزی که در سالن آزادی از خود بیخود شده بود و داد آنچنانی می‌زد باید فکر باخت در قمار  سیاست رو میکرد، البته اگه واقعا باخته باشه، شایدم برده کسی چه میدونه.